گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صامت بروجردی

رفتی و بردی ز دل تاب و توانم علی

داغ فراق تو زد شعله به جانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

بعد تو امید من قطع شد از زندگی

داد فراقت به باد نام و نشانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

رفتی و از رفتنت باب تو دلگیر شد

مادرت ای نوجوان از غم تو پیر شد

در کف دشمن اسیر پیر زمین‌گیر شد

دوری روی تو کرد سیر ز جانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

مانده به دل آرزو تا که در این وادیت

پا کنم از روی مهر حجله‌گه شادیت

بهر تو بندم حنا در شب دامادیت

داد که یک دم نداد دهر امانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

ای گل باغ حسین اکبر نسرین عذار

دیده زینب بود بهر تو در انتظار

گریه کنم تا به کی در غم تو زار زار

بی‌تو رود در فلک آه و فغانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

سیر نگشته دلم از رخ زیبای تو

باب تو دارد هنوز میل تماشای تو

خیز که تا بنگرم بر قد و بالای تو

آتش قلب کباب تا بنشانم علی

تازه جوانم علی سرو روانم علی

خانه صبر مرا ساخته زیر و زبر

آنکه تو را ای پسر تیغ ستم زد به سر

تا ز سرت شد عیان معنی شق‌القمر

تازه جوانم علی سرو روانم علی

تنگ چو (صامت) شده دل ز جهانم علی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode