شمارهٔ ۴
بلندآوازه بلبل در گلستان کرد دستان را
که در جای بلند آنجا نباید داد بستان را
تقاضای جهان کرد از چمن آواره بلبل را
که تا سرمنزل زاغ و زعن سازد گلستان را
به جای بغی و عدوان خهوشتر آن باشد که بنوازی
به شکر روزگار بینیازی تنگدستان را
کلید دولت وارستگی کی اوفتد بر کف
ازاین ده روزه دنیا به دنیا پای بستان را
پرشان کرده از بهر ریاست کار عالم را
خدایا در دین داری بده دنیاپرستان را
یقین دارم که از داروی پر زهر اجل چیزی
نیارد بوی هشیاری به مغز این تازه مستان را
مگر (صامت) شود ظاهر به عالم مهدی غائب
که تا اندازد از پا ریشه این مکر و دستان را
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
سید محسن نوشته:
که تا سر منزل زاغ و زغن سازد گلستان را—-بجای بغی و عدوان خوشتر ان باشد که بنوازی—-پریشان کرده از بهر ریاست کار عالم را صحیح است—البته از زحمات گرد اورنده نهایت تشکر و امتنان را دارم
👆⚐