هر دم خدنک آفت صیاد روزگار
شیر ارژینی ز بیشه شیران کند شکار
این بختی مهیب چو شد مست وروم گرفت
اندر کف کسی نگذارددگر مهار
مغرور کیف عشرت جام جهان مشو
کاین باده همچو زهر مذابست ناگوار
زنهار تن به نعمت دنیا مکن سمین
کز بعد مرک طعمه مور است و رزق مار
دنیا اگر به قدر پر پشه ضعیف
میداشت قدر و رتبه بر آفریدگار
هرگز رو نداشت که یک قطره آب از او
نوشند گمرهان طریقش به اختیار
گاهی گذر به خاک عزیزان خویش کن
بگشا به حالشان نظری بهر اعتبار
بنگر چسان به خاک گران سر نهادهاند
بیمونس و برادر و بییار و غمگسار
سیمین تنان و لاله رخان و سمن بران
خشخو بنفشه موی سمن بوی گلعذار
حوری روش تذر و منش دلکش و ظریف
نازک میان و غنچه دهان مهوش نگار
آرام جان و روح روان قوت بدن
سرمشق گل طراوت مل رونق بهار
از نقش خال و خط همگی لعبت فرنک
وز عطر روی و مو همگی غیرت تنار
اندر جبین نوشته ببین آیتی متین
از «کل نفس ذائقه الموت» آشکار
چون عاقبت فناست فنائی چنان طلب
کز آن فنا به ملک بقا افندت گذار
کنز عیان چه خواهی بشکن ز تن طلسم
رمز نهان چه جوئی بزدا ز جان غبار
سوقات جان و هدیه تن بر به ارمغان
بر مقدم علی اسد الله کن نثار
سر خدا وصی نبی معنی نبی
کان سخا محیط عطا دست کردگار
دریای جود و فلک وجود و بحار فیض
یعسوب دین طریق یقین مخزن وقار
شمشیر عدل مهد مروت مکان علم
مشکوه حلم و شمع هی میر کامکار
زوج بتول فر قبول آیت وصول
نور ازل فروغ ابد اصل افتخار
سر منشا محبت و سر دفتر وفا
سر سوره اطاعت و سرمشق اعتبار
کهف همم چراغ حرم قبله امم
غیث زمین و غوث زمان باب هفت و چار
فهرست مجد و نقطه تو حیدرا ظهور
سرلوح لطف و مرکز تحقیق را مدار
بنیان شرع و پشت ولایت از او درست
تخفیف شرک و یاری ملت بد و شعار
حصن حیات باره هستی حصار جان
گنجور عمر و میوه قلب امیدوار
از نعمت جهان شده راضی بنان جو
وز رتبت فزون شده قاضی بمور و مار
مرد دغا و صف شکن عرصه قتال
میر مصاف و کارکن روزگار زار
صمصام برق و شعله آتش فشان او
رمزیست اینکه گشت مسمی بذوالفقار
یعنی هر آنکه چاشنی حرب او چشید
اندر دو کون شد بدو فقر مبین دچار
در این جهان به فقر حیات و ندیم مرگ
در آن جهان بفقد جنان و مقیم نار
ای ممکن الوجود که چون واجب الوجود
باشد نظام هر دو جهان از تو پایدار
ای نور لایزال بدین عز و احتشام
وی دست کردگار بدین قدر و اقتدار
در کربلا گذار نکردی چرا دمی
کاورد زینب بسوی قتلگه گذار
در ناله همچون طایر پر بسته در قفس
وز گریه همچو ابر خروشان بنو بهار
هر سو نظر نمود طپان پیکری به خون
هر جا گذر نمود سری از بدن کنار
افتاد همچون پرتو خورشید بر زمین
در بر کشید جسم برادر به اضطرار
لب را به جای خنجر شمر لعین نهاد
لختی نمود گریه بر آن کشته زار زار
پس گفت کای عزیز خدا زاده بتول
ای بیکفن فتاده بیغسل و بیمزار
این بود یاوری تو با کودکان خرد
این بد برادری تو با خواهر فکار
کوسینه که مخزن سر اله بود
کو پیکری که فاطمه پرورد در کنار
این است سینه تو و یا مشت استخوان
این است پیکر تو و یا خاک رهگذر
آن کهنه پیرهن که به تن داشتی چه شد
این جسم پاره را به سُم اسبها چکار
زان جسم سر جدا چو جوابی نیامدش
رو کرد در مدینه به جد بزرگوار
کی جدا تاجدار گذر کن به کربلا
هنگامه شمار ببین ظلم بیشمغار
دین تو در میان و حسینیت شهید خصم
نام تو بر زبان و عیالت اسیر و خوار
از تربت رسول نیامد جواب و کرد
رو جانب بقیع که ای مادر فکار
یک دم ز حال دختر زارت خبر بگیر
یک دم بر وی نعش حسینت قدم بگذار
اما فرامشت نشود وقت آمدن
اول برای زینب خود معجری بیار
محروم شد ز جانب یثرب پس آن زمان
رو در نجف نمود به باب بزرگوار
بابا در این زمین دل کافر به حال ما
سوزد نداری از چه گذاری در این دیار
هر کس یتیم بود تو بودیش دلنواز
هر کس غریب بود تو بودیش غمگسار
ما را تو هم بچشم غریبان نظر نما
وین کودکان زخیل یتیمان همی شمار
با مادرم سفارش معجر نمودهام
اکنون بود برای حسینت کفن بکار
(صامت) کدام محنت زینب کنی رقم
بهتر که لال گردی و کوشی به اختصار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، حکایتی از زندگی و سختیهای انسانها، خصوصاً در مواجهه با مرگ و زندگی دنیوی را بیان میکند. شاعر با اشاره به زوال و فنا، به افراد یادآور میشود که دنیا فانی است و نباید به خوشیهای زودگذر آن مغرور شوند. همچنین، او از قداست و مقام اهل بیت، به ویژه امام حسین (ع) و خواهرش زینب (س)، یاد میکند و مظلومیت آنها را در واقعه کربلا توصیف میکند. انتقادات به جهالت و نادانی انسانها و لزوم یادآوری محبت و مسئولیت نسبت به یکدیگر نیز در کلام او وجود دارد. در نهایت، شاعر به زینب (س) و داغ زوال برادرش حسین (ع) اشاره میکند و به غم و درد او پرداخته و توصیه میکند که در برابر این محنتها صبر کند.
هوش مصنوعی: هر لحظه آفتی از روزگار به جان انسان میافتد و شجاعترین افراد نیز گاه قربانی این مشکلات میشوند.
هوش مصنوعی: این بخت سرنوشت بزرگی که میآید، وقتی به شدت خوشحال میشود، کسی را در دست خود میگیرد و هرگز رهایش نمیکند.
هوش مصنوعی: فریب لذتهای زودگذر و خوشیهای ظاهری را نخور، زیرا این خوشیها مانند زهر سمی و آسیبزنندهاند.
هوش مصنوعی: مواظب باش که به نعمتهای دنیا دل نبندید، زیرا بعد از مرگ، ما را به چیزهایی مثل مور و مار تبدیل میکند و در نهایت به خوردنی برای دیگران تبدیل خواهیم شد.
هوش مصنوعی: اگر دنیا به اندازه یک پر پشه هم ضعیف میبود، جایگاه و اعتبار آفریدگار را در نظر میگرفت.
هوش مصنوعی: هرگز کسی نتوانست از او یک قطره آب بنوشد، چرا که گمشدگان در راه او به اختیار خودشان هستند.
هوش مصنوعی: گاهی به ملاقات عزیزانت برو و نگاهی به حال و روز آنها بینداز تا ارزش و اهمیت آنها را بیشتر درک کنی.
هوش مصنوعی: بنگر ببین که چگونه آنان که به خاک افتادهاند، بدون همراه و برادر و دوست و دلسوز سر به خاک نهادهاند.
هوش مصنوعی: زنانی با پوست نرم و لطیف، گلهای لاله و گلهای سمن را به یاد میآورند. عطر خوش سمن و زیبایی چشمان آنها چون عطر گلهاست.
هوش مصنوعی: در این بیت توصیفی زیبا از یک دختر یا محبوب با ویژگیهای جسمانی خاص و جذاب ارائه شده است. چهره او دلنشین و دلربا است، به طوری که مانند گل غنچهای ظریف و نازک به نظر میرسد. ویژگیهای چهرهاش و لبانش نیز به طرز خوشایندی توصیف شده که زیباییاش را دوچندان میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به ارتباط بین عناصر مختلف زندگی اشاره دارد. آرامش و راحتی جان و روح طبیعی انسان به او نیروی لازم برای ادامه زندگی میدهد. مانند گل که در بهار طراوت و زیبایی خاصی دارد، این حالت سرزندگی و نشاط، به محیط اطراف نیز رونق میبخشد. در کل، این طراحی تصویر کنندهی هماهنگی میان روح و جسم و تأثیر آن بر زندگی و طبیعت است.
هوش مصنوعی: از نقشهای زیبای روی بدن و خال و خطهای خیالانگیز او گرفته تا عطر دلانگیز چهره و موهایش، همهی این دلرباییها نشاندهندهی عظمت و جذابیت اوست.
هوش مصنوعی: در پیشانی انسان، نشانهای قوی وجود دارد که حقیقت مرگ را به ما یادآوری میکند، همانطور که در قرآن آمده است: "هر نفس طعم مرگ را خواهد چشید."
هوش مصنوعی: چون در نهایت همه چیز زوال و پایان میپذیرد، به گونهای زندگی را دنبال کن که از این زوال به جایی برسید که پایدار و جاودانه باشد.
هوش مصنوعی: گنج پنهان را آشکار کن، چه چیزی را میخواهی؟ طلسمهای پنهان را بشکاف و در جستجوی چه هستی؟ غبار را از جان خود بزدای.
هوش مصنوعی: با جانم به استقبال علی اسد الله میروم و هدیهام را که بدنم است، به او تقدیم میکنم.
هوش مصنوعی: خداوند برای بندگانش بهترین و رحمت بیپایانی را مهیا کرده است. حکمت و رحمت او همچون دریایی بزرگ است که بر همگان جاری میشود و توسط نمایندگانش، که پیامبران هستند، به انسانها رسانده میشود.
هوش مصنوعی: دریای generosity و آسمان وجود، سرشار از نعمتها و فیض، رهبر دین، راهی مطمئن به سمت یقین و منبع آرامش هستند.
هوش مصنوعی: در اینجا به ویژگیهای مهم یک جامعه و شخصیتهای محبوب اشاره میشود. عدالت مانند شمشیری است که در جامعهی بزرگ و مهد مروت به کار میرود. علم و دانش مانند چراغی است که در سایهی صفت حلم و بردباری وجود دارد. این سرزمین و افراد در آن به مهارت و توانمندی مشهور هستند و به خوبی کارهای خود را انجام میدهند.
هوش مصنوعی: همسر مریم مقدس، نشانهای از پذیرش و دریافت نور از نخستین زمانها و روشنایی ابدی است که به عنوان اصل افتخار شناخته میشود.
هوش مصنوعی: محل آغاز محبت و مرجع وفاداری، منبع اطاعت و نمونهای از اعتبار است.
هوش مصنوعی: این بیت به تقدس و ارزش شخصیتی اشاره دارد که به عنوان منبع روشنایی و هدایت برای اهل ایمان شناخته میشود. این شخصیت، محور و قبلهای است که دیگران به سوی او روی میآورند و در روزگار سختیها و نیازها به او پناه میبرند. همچنان که مکانهای مقدس در زمین به باران و رحمت اشاره دارند، این شخص نیز به عنوان منجی و کمککننده در زمانهای بحرانی شناخته میشود.
هوش مصنوعی: جایگاه بزرگ و برجسته تو، ای حیدر، نقطه آغاز رحمت و مرکز کاوش و جستجو است.
هوش مصنوعی: پایهگذار قوانین دین و پشتیبان حکومت از او است. او در کاهش شرک و کمک به مردم نقش مهمی دارد و شعار را به درستی دنبال میکند.
هوش مصنوعی: زندگی به عنوان یک دژ محافظت شده، مرز وجود ما را تشکیل میدهد و سالهای عمر ما مانند گنجی ارزشمند هستند. این زندگی، امید و آرزوهایی را در دل ما میپروراند.
هوش مصنوعی: از موهبتهای زندگی راضی باش و از مقام و منزلت خود احساس رضایت کن. به این ترتیب، زندگی میتواند برایت خوشایندتر شود و از مشکلات کمکم فاصله بگیری.
هوش مصنوعی: مرد فریبکار و صف شکن، در میدان جنگ، قهرمان مبارزه و عامل ناملایمات روزگار است.
هوش مصنوعی: برق و شدت آتش آتشفشان او نشاندهنده این است که چرا به او لقب ذوالفقار دادهاند.
هوش مصنوعی: هر کس که طعم جنگ و نبرد را بچشد، در این دنیا و آن دنیا به فقر و ناداری دچار میشود.
هوش مصنوعی: در این دنیا زندگی با فقر و ناآرامی همراه است و مرگ نیز در آنجا وجود دارد. اما در دنیای دیگر، دوری از بهشت و عذاب جهنم حقیقت دارد.
هوش مصنوعی: ای موجودی که وجودت ممکن است، اما وجودت به قدری قوی و پایدار است که همچون موجود واجب به نظر میرسد و به سبب تو، نظام هر دو جهان برقرار و استوار است.
هوش مصنوعی: ای نور همیشگی، با این عظمت و شکوه، تو نشانهای از قدرت و توانایی بینظیر خداوندی.
هوش مصنوعی: چرا لحظهای در کربلا نایستادی و خبری از زینب نیاوردی که به سوی میدان نبرد برود؟
هوش مصنوعی: در سرودن منتظر آن هستم که مانند پرندهای محبوس در قفس، ناله کنم و همچون ابر خروشان، بهاری پر از بارش اشک را به ارمغان بیاورم.
هوش مصنوعی: در هر طرف که نگاه میکنی، بدنهایی پیکرهای خونین دیده میشود و هر جا که میگذری، سرهایی جدا شده از بدن پیدا میکنی.
هوش مصنوعی: همچون پرتو خورشید که بر روی زمین میافتد، با اضطراب و ناچاری، بدن برادر را به سوی خود میکِشد.
هوش مصنوعی: زبانش را به عنوان خنجر وحشتناک به کار برد و دقایقی به خاطر آن مرده، با صدای بلند گریه کرد.
هوش مصنوعی: گفت: ای عزیز و مکرّم، ای دختر بدون پوشش و بدون غسل و بدون آرامگاه، در چنین حالتی افتادهای.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که یاری تو به کودکان بیگناه و رفتار نادرستت نسبت به خواهران و برادرانت، نشاندهنده نوعی ناپسندی در روابط خانوادگیات است.
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به شخصیتی دارد که به مقام والایی دست یافته و به خدا نزدیک است. همچنین به وجود مبارک فاطمه الزهرا اشاره میکند که در کنار این فرد، به تربیت و پرورش او پرداخته است. در این متن، نوعی تقدس و ارادت نسبت به این شخصیتها به وضوح احساس میشود.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف وضعیت انسان و تغییرات آن اشاره دارد. نشان میدهد که بدن انسان در واقع از مواد اولیه سادهای مانند استخوان و خاک تشکیل شده است. وجود انسان به نوعی درگیر مراحلی از زوال و گذر زمان است و به یادآوری فانی بودن و طبیعی بودن جسم اشاره میکند.
هوش مصنوعی: آن پیراهن کهنهای که به تن داشتی، چه شد؟ حالا این بدن پارهپاره را که به سمهای اسبها بیاندازند، چه کار میکنی؟
هوش مصنوعی: وقتی که از آن بدن جدا شد و پاسخی نیافت، به سمت مدینه روی آورد و به جد بزرگوارش نگریست.
هوش مصنوعی: وقتی که توجوه کربلا را میکنی، نگاه کن که چگونه ظلم بیحساب در آنجا رخ میدهد و احساس کن چه برسر مردم میآید.
هوش مصنوعی: در دین تو، حسین (ع) به عنوان یک شهید شناخته میشود. دشمن نام تو را بر زبان میآورد و خانوادهات در وضعیت اسارت و ذلت به سر میبرند.
هوش مصنوعی: جواب از خاک قبور پیامبر نیامد و او به سمت بقیع چرخید و خطاب به مادرش گفت: «ای مادر، به یاد من باش».
هوش مصنوعی: لحظهای حال و روز دختر زاری را جویا شو و لحظهای بر نعش حسینت قدم بگذار.
هوش مصنوعی: اما فراموش نکن که وقتی وقت آمدن زینب میرسد، حتماً برای او یک چادر زیبا بیاور.
هوش مصنوعی: از شهر یثرب محروم شد و پس از آن به نجف روی آورد و به در بزرگ آنجا رفت.
هوش مصنوعی: در این دنیا، دل بیایمانها هم به خاطر ما میسوزد. ولی نمیدانم چرا در این سرزمین، چیزی نداریم که از آن بگذریم.
هوش مصنوعی: هر کسی که یتیم بود، تو روحش را آرام میکردی و برای هر کس که غریب و lonely بود، تو درد و غمش را تسلی میدادی.
هوش مصنوعی: به ما هم نگاهی از دید غریبان بینداز و این کودکان یتیم را هم جزو فرزندان خود محسوب کن.
هوش مصنوعی: من از مادرم خواستهام که برای حسین کفن تهیه کند. اکنون زمان آن رسیده است که این کار انجام شود.
هوش مصنوعی: کدام درد و رنج زینب را باید به تصویر کشید که باعث شود تو از بیان آن عاجر شوی و به اختصار سکوت کنی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغ
سوزن هم آهنست ولیکن نه چون تبر
کلکش چو مرغکیست دو دیده پر آب مشک
وز بهر خیر و شر زبانش دو شاخ وتر
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.