اصلش از خوارزم است اما در قراگول من اعمال بخارا و نشو و نما یافته، مرد درویش و ابدال وش و دلریش بود و در شاعری کم شاعری از شعرای ماوراءالنهر برتبه سخن اوست اشعار خوب او بسیار است. اینجا بدین ابیات اختصار رفت :
بروای اشک و ببر معرکه را از سرما
عالم آب که بیرون برد از دل غم را
غم نداریم اگر آب برد عالم را
هرکس که رسد بر سر آن کوی کشندش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
بی خبر بودم نمیدانم کجا افتاده است
مطلع و مقطع
خلق جمعند بنظاره ی چشم تر ما
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.