مردی عاشق پیشه لوند بود . اما عاشقی او بصورت خوب نبود بلکه هر که حاکم و بزرگ بود او عاشقش می شد چنانکه در قندهار عاشق بابر پادشاه شده بود و پادشاه مذکور در سن پنجاه سالگی بود و گویند با وجود پیری بسیار بد قیافت بوده و مولانای مذکور را بدین واسطه ایذای بلیغ کرده بود و با وجود آن متنبه نشده بود، چنانکه به هرات آمد عاشق درمش خان شد و بعد از آن هرکس که حاکم بود او عاشق او بود، در جواب غزل فغانی بمطلع :
از کوی تو چون باد برآشفتم و رفتم
گردی ز دل مدعیان رفتم و رفتم
غزلی گفته بود و در مقطع آن جاروبی را طوری آورده است :
جاروبی ام و بسته کمر از پی خدمت
هر شام و سحر خاک درت رفتم و رفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مطلع
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.