او نیز از جمله سکنه آنجاست مرد فاضل آدمی صفت و بسیار خلیق و بی آزار و بغایت حلیم و همواره بوده و پیش از آنکه از ثمره ی شجره ی فضیلت بهره یابد از میوه ی عمر گرانمایه بی بهره گشته این دو مطلع از اوست :
رقیب از قتل من تا کی سخن با یار میگویی
چه میخواهی ز جان من چرا بسیار میگویی
نمایم روی دل هر دم سگان آن سر کو را
بدین رو میکنم مایل بسوی خود سگ او را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.