در شهر خود به عصاری اوقات میگذراند. بسیار فقیر و درویش نهاد است و شعر او خالی از لطافتی نیست . این دو مطلع از اوست :
آری بدل نرفت کسی از دیار خویش
گر نباشد با منت مهر و وفا کاینهم خوش است
من بآنها پر مقید نیستم اینهم خوش است
گوشه میخانه جای با صفایی بوده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.