گنجور

 
سام میرزا صفوی

بقابضی اردو بازار اوقات میگذراند و ضایع میکند و از بسیار خوردن افیون نزدیک است که جان بقابض ارواح بسپارد این مطلع زاده ی طبع اوست :

بی گل روی تو نرگس چشم تر دارد بسی

غنچه بی لعل لبت خون در جگر دارد بسی