گنجور

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
جامی

این چنین کز دیده و دل غرق آب و آتشم

رخت هستی را ز موج غم به ساحل چون کشم

صوت جان افزای مطرب گر نباشد گو مباش

زانکه من با ناله های دلخراش خود خوشم

تا نداند کس ز خیل مهوشان یار مرا

[...]

سیدای نسفی

با نمدمال امردی دی من سخن گفتم به چشم

گفت رو رو از دکانم در بساطم نیست پشم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سیدای نسفی
آشفتهٔ شیرازی

من زفعل زشت خود ای همدمان مستوحشم

خرقه آلوده دارم مستحق آتشم

شرم میدارم زشیخ خانقاه و برهمن

نه مسلمانم نه گبرم زین سبب مستوحشم

رحمی ایدست خدا پیر طریقت از کرم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه