داشتم روزی دلی بر من بسی بیداد ازو
رفت و جز خون جگر کاری دگر نگشاد ازو
ناله و فریاد من رفت از زمین تا آسمان
ناله از دل میکند فریاد ازو فریاد ازو
در پی دل چند گردم کاب رویم ریخت دل
دست خواهم شست ازین پس هرچه باداباد ازو
مینشاند باد سرد دل چراغ عمر من
حاصل عمرم نگر چون میرود بر باد ازو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و رنج خود میگوید. او قلبی دارد که به شدت از یک موضوع آزار میبیند و به همین دلیل نمیتواند آرامش داشته باشد. ناله و فریادش به حدی است که به آسمان میرسد، در حالی که دلش از این ماجرا به شدت ناراحت است. او تصمیم میگیرد دیگر به دنبال دلی که برایش درد و رنج به همراه دارد، نرود و هرچه پیش بیاید را بپذیرد. همچنین به گذر عمرش اشاره میکند و اینکه زندگیاش به سرعت در حال از دست رفتن است.
هوش مصنوعی: روزی دل من به خاطر زیادهخواهی و بیرحمی کسی بسیار آزار دید و از آن فقط درد و رنجی به جا ماند که جز خون دل چیزی از من باقی نگذاشت.
هوش مصنوعی: ناله و فریاد من به قدری بلند و تأثیرگذار است که به آسمان میرسد. این ناله از عمق دل من برمیخیزد و فریاد من از آنِ دل ناشی میشود.
هوش مصنوعی: من دیگر برای دلباختگیهای خودم تلاش نمیکنم و از این به بعد هرچه که پیش بیاید، میپذیرم و خودم را از همهچیز میشویم.
هوش مصنوعی: باد سردی که میوزد، چراغ زندگیام را به خاموشی میکشد. حالا به عمرم نگاه کن که چگونه به سرعت از بین میرود، مانند چیزی که به باد سپرده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ازو
می کنم هر لحظه ای صد داد و صد فریاد ازو
جز غم و اندوه ازو حاصل نشد هرگز مرا
ای مسلمانان شبی هرگز نگشتم شاد ازو
جان من در آتش هجران محبوبان بسوخت
[...]
ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد ازو
یک بغل چاکم به رنگ غنچه در دل داد ازو
بسکه با درد فراق دوستان رفتم به خاک
تربتم را گر بیفشاری چکد فریاد ازو
دل خرابی را غمی امشب عمارت می کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.