مانده یک ذره از آن دل که هوای تو گزید
لله الحمد که آن ذره به خورشید رسید
این همان ذره خاکی هوادار شماست
که به جان، روز ازل، مهر شما میورزید
وین همان بلبل خوش گوست که در باغ وصال
سالها بر گل رخسار شما مینالید
روز رخسار تو شد در شب زلفت پیدا
صبحدم فاتحهای خواند و بران روی دمید
پای من در سر کوی تو نیاورد مرا
که مرا رغبت موی تو به زنجیر کشید
آن سیه روی کدام است که روی از تو بتافت
مگر آنکس که چو زلفت تو سرش میگرید
سر ما راه سر کوی تو خواهد پیمود
لب ما خاک کف پای تو خواهد بوسید
گر بخواهند بریدن سر ما، چون زلفت
ما دگر یک سر مو از تو نخواهیم برید
باز توفیق عنان بر طرف سلمان تافت
چون رکاب آمد و رخ بر کف پایت مالید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این منم کز تو مرا حال بدین جای رسید
این تویی کز تو مرا روز چنین باید دید
من همانم که به من داشتی از گیتی چشم
چه فتاده ست که در من نتوانی نگرید
من همانم که مرا روی همی اشک شخود
[...]
ای شرابی به خمستان رو و بردار کلید
در او باز کن و رو به آن خم نبید
از سر و روی وی اندر فکن آن تاج تلید
تا ازو پیدا آید مه و خورشید پدید
دل مسکین مرا کژدم دوری بگزید
تا برفت آن صنم دلبر و دوری بگزید
طرب از من بگریزاند و خود از من بگریخت
طرب از من برمایند و خود از من برمید
گر نیابمش بسا درد که من خواهم یافت
[...]
داستان پسر هند مگر نشنیدی
که از او بر سر اولاد پیمبر چه رسید
پدر او لب و دندان پیمبر بشکست
مادر او جگر عم پیمبر بمکید
خود به ناحق حق داماد پیمبر بگرفت
[...]
ای امیر امرای سخن و شاه سخا
به سخن مثل عطارد به سخا چون خورشید
توئی استاد سخن هم توئی استاد سخا
حاتم طائی شاگرد تو زیبد جاوید
میر میران توئی و ما همه رسمی توایم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.