آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود
میآید او و عقل من از جا همی رود
حوریست بیرقیب که از روضه میچمد
جانیست نازنین که به تنها همی رود
از زنگبار زلف پراکنده لشگری
بر خویش جمع کرده به یغما همی رود
ما را اگر چه ساخت به خواری چو خاک راه
شکرانه میدهیم که بر ما همی رود
مسکین دلم به قامت او رفت و خسته شد
زان خسته میشود که به بالا همی رود
گویی چرا به منزل ما هم نمیرسند
آهم که از ثری به ثریا همی رود؟
دل قطرهای ز شبنم دریای عشق اوست
کز راه دیده باز به دریا همی رود
سلمان چو خامه، نامه به سودا سیاه کرد
بس چون کند که کار به سودا همی رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف محبوبی میپردازد که با زیبایی و جذابیت خود همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. او به نحوی روح و عقل شاعر را به خود مشغول ساخته و تمامی احساسات او را تحت تاثیر قرار داده است. شاعر از خاصیتهای این محبوب میگوید که بیرقیب و حوریگون است. گرچه او به خاطر وضعیتش ممکن است به ذلت و خواری دچار شده باشد، اما هنوز شکرگزار است که محبوب به سوی او میآید. دل شاعر به خاطر وجود این محبوب خسته و رنجیده است، چرا که او هرگز به منزل شاعر نمیرسد. همچنین شاعر به تشبیه دل خود به قطرهای در دریای عشق اشاره میکند. در نهایت، شاعر به گریه و آهم اشاره میکند که مانند سرابی از زمین به آسمان میرود، و در نشان دادن دلدادگی و حسی دردناک، نمایانکننده عشقش است.
هوش مصنوعی: آن قامت بلند و خوشتراش که در حال حرکت است، میآید و عقل من به دلیل زیباییاش از دستم میرود.
هوش مصنوعی: یک حوری بینظیر است که از باغ بهشتی به سمت ما میآید. او جان عزیز و نازنینی است که به تنهایی میآید.
هوش مصنوعی: از زنگبار، که به خاطر زلفهای پریشانش شناخته میشود، بسیجی از زیباییها به سمت خود جلب کرده و در حال رفتن به سوی خود است.
هوش مصنوعی: هرچند ما را در زندگی به اندازه خاک و بیارزش دیدهاند، اما با دل شاد و قدردانی به خاطر آنچه بر ما میگذرد، شکرگزاری میکنیم.
هوش مصنوعی: دل من که همچون یک انسان بیخبر و ناتوان است، به خاطر زیبایی و قامت او به شدت دلتنگ و خسته شده است. این دل خسته از آن خستهتر میشود که او هر روز بیشتر به علو و عظمت خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد این درد و اندوه که در دل داریم، حتی به خانهمان هم نمیرسد؛ گویی این احساس سختی و غم، از زمین به آسمان پرواز میکند و هیچگاه به ما نمیرسد.
هوش مصنوعی: دل مانند قطرهای از شبنم است که در دریای عشق او قرار دارد و از طریق چشمها به سوی آن دریا میرود.
هوش مصنوعی: سلمان مانند قلمی است که نامهای به رنگ سیاه نوشته است، اما نمیداند که کارهایش چطور به این موضوع خط سیاه ارتباط دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هوش من از نسیم سحرگاه می رود
حکم اشاره بر دل آگاه می رود
مه در حصار هاله نخواهد مدام ماند
از آسمان برون دل آگاه می رود
زین تیره خاکدان دل روشن چه می کشد
[...]
ای سروری که بر در دولتسرای تو
هرکس که رو نهاد به دلخواه می رود
خورشید با وجود جناب بلند تو
بر آسمان ز همت کوتاه می رود
از خرمنی که خصم تو دارد، به سوی برق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.