باد صبا به باغ به بوی تو میرود
در گلستان حکایت روی تو میرود
چونت خرم به جان که به بازار عاشقی
هر دو جهان به یک سر موی تو میرود
با باد بوی توست دل ناتوان من
گر میرود به باد، به بوی تو میرود
زان آمدم که بر سر کوی تو سر نهم
مقبل کسی که در سر کوی تو میرود
بامی از آن خوش است سر عارفان که می
در کاسههای سر ز سبوی تو میرود
جوری که رفت و میرود امروز در جهان
از چشم مست عربده جوی تو میرود
مشکین دلم از آنکه مرادم به دم سخن
در طرههای غالیه بوی تو میرود
از جوی دیده خون جگر بیش از این مریز
سلمان که آب بحر ز جوی تو میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب جمال جمله به جوی تو میرود
خورشید در جنیبت روی تو میرود
ای در رکاب زلف تو صد جان پیاده بیش
دل در رکاب روی نکوی تو میرود
هر روز هست بر سر کوی اجل دو عید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.