خرم آنان که به دل راه تمنا بستند
چشم از هر دو جهان چون لب دانا بستند
مانع جلوه ی معنی بود این نقش و نگار
در میان من و او پرده ی دیبا بستند
نتوان شب به سر کوی تو پنهان آمد
دل نالان جرسی بود که بر ما بستند
از پی عشرت دیوانه بساط افکندند
دامن کوه چو بر دامن صحرا بستند
زندگی نیست متاعی که بر آن دل بندند
تهمتی بود که بر خضر و مسیحا بستند
دختر تاک حلال آمده در خانه ی ما
این نکاحی ست که در عالم بالا بستند
حسن را زیوری از عشق نباشد خوشتر
این حنا بود که بر دست زلیخا بستند
هیچ کس راه ندارد به سراپرده ی قرب
بر تو ای دل در این بزم نه تنها بستند
رشته هرگز نبود سخت چنین، پنداری
پای مرغ دل من با رگ خارا بستند
ساقیان دختر پیری که به جا مانده ز تاک
خوب کردند که بر گردن مینا بستند!
ابر با سبزه ی لب تشنه ی ما کم لطف است
باغبان را چه گنه، آب ز بالا بستند
عندلیبان چمن از ستم باد خزان
عهد و پیمان همه بر بیضه ی عنقا بستند
خویش را تا به بیابان طلب گم نکنند
بی قراران جرس از آبله بر پا بستند
هیچ کس معرکه ی شهرت مجنون نشکست
این طلسمی ست که بر نام سلیما بستند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و احساسات انسانی میپردازد و نشاندهندهی تضادهای زندگی است. شاعر اشاره میکند که کسانی که به عشق میپردازند، به دلخواهی خود عمل کرده و از دنیا دور میشوند. او بیان میکند که زیبایی و هنرنماییها مانع برقراری ارتباط روحی با معشوق میشود و در عین حال، زندگی را فانی و بیمقدار میبیند.
شاعر به نمادها و اسطورهها اشاره میکند، همچون زلیخا و مسیح و خضر، تا نشان دهد عشق و زیباییها در زندگیاش از چه اهمیت و ارزشی برخوردارند. در نهایت، او از پیچیدگیهای عشق و ارتباطات انسانی سخن میگوید و اشاره میکند که این احساسات و ارتباطات، زنجیرهایی هستند که بر گردن دل ما بسته میشوند.
هوش مصنوعی: خوشحال و راضیاند آن کسانی که با دل خود آرزویی را در نظر گرفته و در عین حال از هر دو دنیا، مانند شخصی که لبهایش را بسته است، چشمپوشی کردهاند.
هوش مصنوعی: این تصویر و تزئینات مانع درک مفهوم حقیقی ماجرا شدند. در واقع، مانند پردهای از پارچه نازک بین من و او قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: دل نگران و ناراحت نمیتواند به آرامی در کوچهی تو پنهان شود. این حالت، مانند پیچش یا تنگنای غمآلودی است که بر ما تحمیل شده است.
هوش مصنوعی: دیوانگان برای لذت و خوشگذرانی خود، مراسمی برپا کردند و دامن کوه را مانند دامن صحرا گستراندند.
هوش مصنوعی: زندگی چیزی نیست که بخواهیم به آن وابسته شویم، بلکه مانند اتهامی است که به شخصیتهای بزرگ مثل خضر و مسیحا نسبت داده شده است.
هوش مصنوعی: دختر تاک به خانه ما آمده و این وصلت، پیوندی است که در آسمانها به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: زیبایی حسن هیچ چیز خوشایندتر از این حنا نیست که بر دستان زلیخا زدهاند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به حریم قلب تو وارد شود، ای دل، در این محفل که فقط تو را بستند.
هوش مصنوعی: رشتهی زندگی هیچگاه به این اندازه سخت نبوده است؛ گویی پای مرغ دل من را به زنجیر محکم بستهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ساقیانی میپردازد که از شراب خود برای دختر پیر و باقیمانده از تاکهایی که در گذشته بوده، بهره میبرند. آنها به خوبی میدانند که باید این مینا را به گردن وی آویزان کنند تا زیبایی و جاذبه بیشتری به مکان ببخشند. در واقع، این تصویر به نوعی اشاره به زیبایی و جذابیتی دارد که ممکن است در شرایط خاصی به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: ابر که به سبزههای تشنه ما توجهی ندارد، کملطفی کرده است. اما باغبان چه تقصیری دارد وقتی که آب از بالا قطع شده است؟
هوش مصنوعی: درختان و گلهای باغ به خاطر ظلم باد خزانی، همه با هم تصمیم گرفتهاند که بر روی تخم مرغی که به فرض به پرندهای افسانهای تعلق دارد، وفاداری خود را نشان دهند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به جستجوی خود ادامه میدهی، خودت را در امواج بیقراری گم نکن. افرادی که شتابزده و بیقرار هستند، به خاطر مشکلات و چالشها، خود را به زنجیر میکشند و از حرکت بازمیدارند.
هوش مصنوعی: هیچ کس نتوانست شهرت مجنون را خراب کند، زیرا این یک طلسم است که بر نام سلیمان زده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیش از آن کاین تتق سرکش والا بستند
کله قدر تو بر طارم بالا بستند
عنبر خلق تو در منظر مینو سودند
حلقه ی طلوع تو بر چنبر مینا بستند
نوبت جاه تو بر پرده ی زنگار زدند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.