دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند
حکم شاه است که درویش شکایت نکند
توبه ام خضر ره کعبه ی مقصود نشد
آه اگر پیر خرابات هدایت نکند
ای دل از شکوه ی او این همه خاموشی چیست
دیگر آن لطف که می کرد، نهایت نکند
از ادب پیش لبت غنچه دهن نگشاید
پسته خود کیست که این شیوه رعایت نکند
التماسی که ازو در دل من هست این است
که چو دشنام دهد، نام رعایت نکند
شمع راضی ست که در دست صبا کشته شود
بهتر آن است که فانوس حمایت نکند
دل به یک بوسه ز لعل تو تسلی نشود
قطره، کار چمن تشنه کفایت نکند
خوشتر از کوه ندیدم، به جهان غمازی
که بجز آنچه شنیده ست، روایت نکند
گله ی دوست به دشمن نتوان کرد سلیم
کس بر شحنه ز فرزند شکایت نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.