سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد
مرهم داغ دلم برق سیاهی باشد
فتنه ی دور جهان نیست ز تحریک کسی
بحر در موج نه از جنبش ماهی باشد
نگهی وقت شهادت ز تو شد قسمت ما
مفت کی کشته شود هرکه سپاهی باشد
در طلبکاری او شوق چنان می باید
که اگر کشته شوی، خون تو راهی باشد
من کجا و سفر از کوی خرابات، سلیم
چه توان کرد چو تقدیر الهی باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق گنجینه اسرار الهی باشد
گر بدین گنج رسی هر چه تو خواهی باشد
نسبت عاشق و معشوق ز یکرنگی خاست
کهرُبا میل کهش از رخ کاهی باشد
هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست
[...]
سوی آن کز تو دلش خوش به نگاهی باشد
سهل باشد که نگاهی ز تو گاهی باشد
مانع ای ابر کرم چیست که از رشحه ی تو
قطره ای قسمت لب تشنه گیاهی باشد
ارتو نسبت به من آن جور که باشد همه وقت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.