فصلی چنین که بلبل، از شوق جوش دارد
ننهد پیاله از کف، هرکس که هوش دارد
از عاقلی نباشد الفت به عشق کردن
تابوت ناخدا را دریا به دوش دارد
از یار مصلحت نیست آهنگ شکوه کردن
چون دف به حلقه ما دیوار گوش دارد
دیوانه را غباری بر خاطر از جهان نیست
داند که من چه گفتم هرکس که هوش دارد
سیارگان افلاک، خصمند منعمان را
از کیسه باخبر باش، این خانه موش دارد
راحت سلیم خواهی، کوتاه کن زبان را
آسودگی به محفل، شمع خموش دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.