گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

ای گل دگر ز دست کجا می گذارمت

نتوان فریب داد مرا، خوب دارمت

از تو ندیده ام به جهان بی وفاتری

باور مکن گر اهل وفا می‌شمارمت

در روزگار نیست مرا چون تو دشمنی

در حیرتم که این همه چون دوست دارمت؟

کاری نکرده ای که نصیبم مباد، اگر

از پیش دیده دور شوی یاد دارمت

ذوقی چنان به صحبت وقت وداع نیست

جان عزیز من، به خدا می سپارمت

چشم سرایت از تو مرا ای سرشک نیست

تخمی نه ای که از پی حاصل بکارمت

خوش آن زمان سلیم که پرسد چو نام من

گویم فلان غلام وفادار خوارمت

 
 
 
حافظ

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت

جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

تا دامنِ کفن نکشم زیرِ پایِ خاک

باور مکن که دست ز دامن بدارمت

محرابِ ابرویت بنما تا سحرگهی

[...]

امیرعلیشیر نوایی

رفتی اگرچه از بر من کی گذارمت

تا بازت آورد به خدا می‌سپارمت

کارم چو از ازل به تو افتاده تا ابد

گر صد رهم گذاری و من کی گذارمت

دامان تست و دست من ار افکنی سرم

[...]

عرفی

ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت

وین هم قبول کن که به جان دوست دارمت

تاراج عافیت نبود کار دوستان

وبن هم ز دوستی است که دشمن شمارمت

صد ره شکسته ای دلم از جور، هیچ گاه

[...]

آذر بیگدلی

گیرم بعجز دامنت و جان سپارمت

شاید که گامی از پی نعش خود آرمت

گر کشته رشکم، امشب از آن کو نمی روم

کز دل نیایدم برقیبان گذارمت

هر حرف گفتمت، ز رقیبان شنفتم آه؛

[...]

یغمای جندقی

ای غایب از نظر به خدا می سپارمت

جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه