گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

شمعیم و زندگانی ما در گداز ماست

پروانه ایم و سوختن خود نیاز ماست

رسوا گذشته ایم ازین باغ چون بهار

هر جا گلی شکفته ببینید، راز ماست

گر می کنی به مذهب آزادگان عمل

بگشای دست بسته که شرط نماز ماست

مهمان به خانه دیر چو ماند، عزیز نیست

کوتاهی زمانه ز عمر دراز ماست

ما را گریز نیست ز ناز تو چون سلیم

هر حلقه ای ز زلف تو دام نیاز ماست