هر چه گوید ز بقا عمر سبکسر، باد است
کشتیی را چه ثبات است که لنگر باد است
دهر را مرکز خاکش همه نقشی ست بر آب
تا ببینی فلکش هم گرهی بر باد است
بلبلان پای کشیدند ز اطراف چمن
می رود آنکه درین باغ سراسر، باد است
ناله غم می برد از دل، که گر از مهر کسی
می کند پاک غبار از رخ اخگر، باد است
نامه چون شعله به بال و پر او پیچیده ست
آنکه دارد خبر از حال کبوتر، باد است
مانده در ورطه ی عشقم نفس سوخته ای
توشه ی راه در انبان شناور باد است
در پس و پیش خطرهاست درین بحر سلیم
از پی کشتی ام آتش، ز برابر باد است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.