گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سحاب اصفهانی

سلطان چرخ از ماه نو بر فرق افسر یافته

وز موکب عید صیام آفاق زیور یافته

بگرفته برکف جام می ساقی به بانگ چنگ و نی

بر آب حیوان برده پی هر لب که ساغر یافته

ساغر چو آبی با صفا می آتشی بیضاضیا

وین طرفه تر بنگر که جا در آب آذر یافته

روی صراحی جلوه گر از عکس آبی شعله ور

این ماهی سیمین نگر طبع سمندر یافته

ساقی زجام بزم شه سرویست بار آروده مه

یا ماه نخشب جایگه بر سرو کشمر یافته

در بزم شاه بحر و بر جام می آمد جلوه گر

یا آنکه گردون دگر خورشید دیگر یافته

بازیگر طناز بین سار معلق ساز بین

طاووس خنجر باز بین طرز کبوتر یافته

یک سورسن بازی به پا چون لعبتی کشتی نما

کشتی که دید اندرهوا از رشته معبر یافته

از بادبان آمد روان هر کشتی و بنگر چسان

این کشتی بی بادبان جنبش زلنگر یافته

آمد سپهری چنگ شه از چار برجش چارمه

این چار ماه چارده هر یک شش اختر یافته

از نعل رخشش گاه تک بر ماه نو پشت سمک

وز مهر چتر او فلک خورشید دیگر یافته

در باغ کین آمد مگر رمحش نهالی پر ثمر

کز قلب خصم کینه ور بار صنوبر یافته

آن خطبش ثعبان و شی افکنده در دهر آتشی

بر دستش از هر جنبشی ملکی مسخر یافته