گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سحاب اصفهانی

فغان زاغ درین باغ با هزار یکی است

گلیش کاین دو یکی نیست از هزار یکی است

یکی است جور و جفا گرچه پیش غیر دو تاست

دو تاست عشق و هوس گرچه پیش تار یکی است

همان بود به دل عندلیب خار ملال

به باغ اگر همه گل صد هزار و خار یکی است

بقصد صید دلم هر کس افگند تیری

چه شد که این همه صیاد را شکار یکی است

ز لطف او نشود هر دل خراب آباد

چرا که شهر بسی هست و شهر یار یکی است

به اکتساب هنر کوش و ترک جهل (سحاب)

اگرچه هر دو بر اهل روزگار یکی است