گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سحاب اصفهانی

چند خونش رود از دیدهٔ نمناک برون؟

کاش از سینه رود این دل صد چاک برون

تو در اندیشه ی خون من و غافل که به حشر

بر نیاید تن صد پاره ام از خاک برون

چاره ی جور تو بیباک ندانم ورنه

آید آه دلم از عهده ی افلاک برون

ز آشیان من از اول گذرد هر بادی

که ز گلزار تو آرد خس و خاشاک برون

گر چو من ناله ای از سینه کشد مرغ چمن

خون دل از عوض می چکد از تاک برون

هوس وصل تو بیرون نتوان کرد ز جان

گرچه آید ز تن این جان هوسناک برون