کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟
در ایامی که در میخانه می در جام میکردم
کنون نه وصل صیاد و نه امید گرفتاری
به این روزم نشاند آن شکوهها کز دام میکردم
به ظاهر از سر کوی تو میرفتم به شوق اما
نگاه حسرتی سوی قفا هر گام میکردم
کنون دانم که هر عشقی که با غیر تو ورزیدم
هوس بوده است و من بیهوده عشقش نام میکردم
تو را کس همنشین با من نمیدانست در کویت
به این نسبت سگ کوی تو را بدنام میکردم
نبود انجام کار من چنین در عاشقی گر من
در آغاز غمش اندیشه از انجام میکردم
نمیکردم (سحاب) این شکوهها ز انجام هجرانش
اگر در وصل شامی صبح و صبحی شام میکردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من این کوشش که در تسخیر آن خودکام میکردم
اگر وحشی غزالی بود او را رام میکردم
درین مدت اگر اوقات من صرف ملک میشد
باو در بزمگاه عیش می در جام میکردم
رهم را منتهایی نیست زان رو دورم از مقصد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.