ای که آزردن خلقت کار است
هم مکافات تو آن آزار است
هرچه خواهی تو برای دگران
میرسد بهر تو از غیب همان
گر توانی به خلایق ز وفا
باز کن راه کرم باب عطا
زر بده نان برسان یاری کن
مهربان باش و وفاداری کن
گاه اندرز بهم ساز قرین
سخن تلخ و بیان شیرین
تلخ اگر فرع محبت باشد
سر بسر شهد و حلاوت باشد
تو اگر شاه و اگر درویشی
دان که پا بست صفات خویشی
صفت نیک عزیزت سازد
خوی بد از نظرت اندازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.