گنجور

 
صغیر اصفهانی

هست عرفان و ادب ملکی که در آن مولوی

بر فراز تخت عزت پادشاهی می‌کند

سعدی‌اش باشد وزیر در‌ امور مملکت

فکر و تدبیر از طریق خیرخواهی می‌کند

با سری پرشور فردوسی سپهسالار ملک

تیغ بر کف حفظ کشور از تباهی می‌کند

خود نظامی مجلس‌آرایی‌ست در این بارگاه

بزم را خوان‌گستری از مرغ و ماهی می‌کند

بر فراز بام حافظ رونق این ملک را

مسئلت دایم ز درگاه الهی می‌کند

دیگران گل‌های رنگارنگ باغند و صغیر

در زمین سبز این بستان گیاهی می‌کند