بنما رخ و فرخ کن ایمه می مینو را
بنشین خوش و خلخ کن بفشان گل گیسو را
در زلف چسان بستی یک سلسله مجنونرا
در چشم کجا دادی جا اینهمه جادو را
چشمی که بگرداندی در دیده ما ماندی
یعنی که نه هر چشمی دارد رم آهو را
حرفی بزبان خود با طره مشکین کو
آور بزبان با دل مینای سخنگو را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.