من به ملک دل شهنشه بودهام تا بودهام
از رموز عشق آگه بودهام تا بودهام
دل بر آن گیسوی مشکین دادهام تا دادهام
محو آن رخسار چون مه بودهام تا بودهام
دفتر و سجاده یکسو هشتهام تا هشتهام
دور از زهاد ابله بودهام تا بودهام
درس عشق از خط ساقی خواندهام تا خواندهام
بحر علم علم الله بودهام تا بودهام
کوی جانان را به مژگان رفتهام تا رفتهام
خاک آن ایوان و درگه بودهام تا بودهام
راه با اهل طریقت رفتهام تا رفتهام
سالکان را رهبر و ره بودهام تا بودهام
از من آلوده دامان کسب پاکی درخور است
چون ز خودبینی منزه بودهام تا بودهام
بر کمال اهل معنی، بر ثبوت اهل فقر
خویش برهان موجه بودهام تا بودهام
گر ببخشد جرم عالم را صفی برجاست چون
بندهٔ رحمتعلی شه بودهام تا بودهام
ریزه خوار خوان عرفانم جهانی گشت از آنک
ریزه خوار نعمت الله بودهام تا بودهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.