ز آن دایم اگر با افتتاحی
ز من کن گوش نیکو اصطلاحی
بود آن امتداد پادشاهی
ظهور حضرت باری کماهی
در آن مدت ازل عین ابددان
بر این معنی کلام ما سند دان
ازل را با ابد با وقت حاضر
یکی دان هم بباطن هم بظاهر
زمان سر مد بود در اصل و باطن
هم آنات زمانی را مواطن
بود ثابت بحال خویش و قایم
از آن دانیم آن را آن دایم
تغیرها در او همچون نقوش است
بظاهر ناطق و باطن خموش است
در آنجا صبح و شام و روز و شبنیست
بجز یک آن واحد نز درب نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.