در ماتم زین عابدین آه
تن با تب و تاب توأم آمد
این آتشه سینه تاب تا حشر
داغ دل اهل عالم آمد
هنگام سرور و سور نوروز
هنگامه ی شور و ماتم آمد
افسوس که ابتدای رامش
ما را همه نوبت غم آمد
آغاز نشاط و شادمانی
غم بر سر غم فراهم آمد
اندوه جوان و پیر بفزود
آرامش مرد و زن کم آمد
بنیان شکیب سست افتاد
ارکان ملال محکم آمد
از حسرت این جوان ناکام
کار همه شهر درهم آمد
تا نخل قدش درآمد از پای
پشت گل و ارغوان خم آمد
دامان سیاه جامگان ز اشک
چون دامن نیل گون یم آمد
جان ها ز نشاط و ناز محروم
دل ها به ملال محرم آمد
بنگاشت صفائیش به تاریخ
با خامه ی خود چو همدم آمد
از مردن این جوان محروم
عید همگان محرم آمد
۱۳۰۵ق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر حال ویش ترحم آمد
گریان شد و در تکلم آمد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.