گنجور

 
سعیدا

به رخ مهر جهان آرا به گیسو چون شب یلدا

به لب شیرین تر از حلوا به قد موزون تر از طوبا

فلک چترش کشد بر سر ملایک پیش او چاکر

کلام الله شد پیدا شهادت می دهد «لولا»

بهشت و حور و رضوانش همه در امر و فرمانش

شده در عصر او رسوا چه مذهب ها چه ملت ها

در آن ساعت که او با حق ثناخوان بود و مستغرق

نه دنیا بود و نی عقبا نه آدم بود و نی حوا

ز شرعش عقل ها عاجز ولایت ها از او معجز

همه اقوال او رعنا همه افعال او زیبا

شکسته قیمتش را کم کشیده پنجه اش از هم

نگه کیفیت صهبا کف دستش ید بیضا

جهان جویای آن گوهر چه در بحر و چه اندر بر

همه لفظند او معنی همه جوی اند او دریا

رسول حق تعالایی، سپهسالار مولایی

شفاعت کن سعیدا را به حق فاطمه زهرا

 
sunny dark_mode