به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم
خیال چشم تو را روز و شب چه چاره کنم
چو بحر و گوهر یکدانه گر به کف آیی
تو را کشم به میان، خویش را کناره کنم
گذارم آن قدر ای چرخ، داغ بر سر داغ
که آفتاب و مه و اختر و ستاره کنم
چه شد که کشت مرا امشب از جفا چون شمع
شبی دگر چو شود زندگی دوباره کنم
به صد دلیل حسد می برند بدخواهان
شرر مثال اگر جا به سنگ خاره کنم
عبادت صنمی می کنم که می داند
اگر به گوشهٔ [ابروی] دل اشاره کنم
زیاده می شودم همچو گل پریشانی
اگر هزار گریبان خویش پاره کنم
سیاه بختی ذاتی نمی رود از من
چو ماهتاب اگر کار صد ستاره کنم
اگر نهند سعیدا میان تابوتم
ز شوخ چشمی خود خواب گاهواره کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به عزمِ توبه سحر گفتم استخاره کُنَم
بهارِ توبه شِکَن میرسد چه چاره کُنَم؟
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که مِی خورند حریفان و من نِظاره کنم
چو غنچه با لبِ خندان به یادِ مجلسِ شاه
[...]
نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره کنم
دلم ز دست بخواهد شدن چه چاره کنم
ز دل بتنگ چنانم که خواهمش آرم
ز چاکسینه یرون و هزار پاره کنم
نماند تاب غمم نیست چاره یی زان به
[...]
دلم ز دست شد، از دست دل چه چاره کنم؟
اگر بدست من افتد، هزار پاره کنم
خوشست بزم تو، لیکن کجاست طاقت آن
که در میان رقیبان ترا نظاره کنم؟
مگو: کناره کن از من، که جان ز کف ندهی
[...]
اگر به روی تو بار دگر نظاره کنم
چو صبح زندگی خویش را دوباره کنم
مرا به سوی تو بال و پر دگر گردد
ز اشتیاق تو هر جامه ای که پاره کنم
مرا نگاه تو کرده است آنچنان وحشی
[...]
قبای خود چو گل امروز پاره پاره کنم
ز چاک سینه خیال تو را نظاره کنم
خروش ناله من از زمین برد آرام
شبی که ارزوی خواب گاهواره کنم
ز بس که نیست در ایام صحبت گرمی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.