من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم
بی روی تو مجبورم بی لعل تو مخمورم
بی چشم تو حیرانم بی زلف پریشانم
خود گو چه بود درمان من خسته و رنجورم
در کعبه و بتخانه در مسجد و میخانه
نبود به پریخانه جز روی تو منظورم
دنیا به چه می شاید عقبا به چه کار آید
این درد و الم زاید آن از تو کند دورم
جان بی تو نیارامد دل خون دل آشامد
کارم به چه انجامد از دیده بشد نورم
بس غصه [و] غم خوردم من شکوهٔ این دردم
از دست تو می گردم لیکن چه کنم دورم
هم درد و الم باشد هم محنت و غم باشد
این حشمت جم باشد آن شوکت فغفورم
ناسوده از این گلشن نی جان و نه دل نی تن
لذت چه برد از من روزی که خورد گورم
آن یار بعید آمد از بخت سعید آمد
از غیب نوید آمد من شبلی و منصورم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بشکسته سر خلقی سر بسته که رنجورم
برده ز فلک خرقه آورده که من عورم
وای از دل سنگینش وز عشوه رنگینش
او نیست منم سنگین کاین فتنه همیشورم
من در تک خونستم وز خوردن خون مستم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.