من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم
بی روی تو مجبورم بی لعل تو مخمورم
بی چشم تو حیرانم بی زلف پریشانم
خود گو چه بود درمان من خسته و رنجورم
در کعبه و بتخانه در مسجد و میخانه
نبود به پریخانه جز روی تو منظورم
دنیا به چه می شاید عقبا به چه کار آید
این درد و الم زاید آن از تو کند دورم
جان بی تو نیارامد دل خون دل آشامد
کارم به چه انجامد از دیده بشد نورم
بس غصه [و] غم خوردم من شکوهٔ این دردم
از دست تو می گردم لیکن چه کنم دورم
هم درد و الم باشد هم محنت و غم باشد
این حشمت جم باشد آن شوکت فغفورم
ناسوده از این گلشن نی جان و نه دل نی تن
لذت چه برد از من روزی که خورد گورم
آن یار بعید آمد از بخت سعید آمد
از غیب نوید آمد من شبلی و منصورم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس جدایی و دوری از معشوق است. شاعر به شدت در حال رنج و محنت است و بیتابی خود را در فقدان عشق بیان میکند. او میگوید که در هر مکان، چه در معبد و چه در میخانه، فقط به یاد چهره محبوبش است. همچنین، او به بیمعنایی دنیا و دردهایی که از دوری معشوق به آن دچار شده میپردازد و از بیقراری جان و دلش سخن میگوید. در نهایت، شاعر به آرزوی نشستن در کنار محبوب و رهایی از غم و اندوه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من دورم و تنها هستم، احساس تنهایی و بیکسی میکنم. بدون چهره تو، احساس ناچار بودن دارم و بدون لبهای تو، تحت تأثیر عشق و شور و شوق هستم.
هوش مصنوعی: بدون نگاه تو گیج و سردرگم هستم و بدون موهایت آشفتهام. خودت بگو چه راه حلی برای من، که خسته و رنجیدهام، وجود دارد؟
هوش مصنوعی: در هر کجا که میتوانستم بروم، چه کعبه و چه بتخانه، چه مسجد و چه میخانه، هیچکدام برایم مهم نبودند. تنها چیزی که برایم اهمیت دارد، روی تو است.
هوش مصنوعی: دنیا به چه چیزی ارزش دارد و زندگی بعد از این دنیا به چه کار میآید؟ این درد و رنجی که تجربه میکنم، از توست و مرا از تو دور میکند.
هوش مصنوعی: بدون تو، آرامش ندارم و دلم پر از غم و اندوه است. نمیدانم با زندگیام چه کنم. نور وجودم از دیدهام رخت بربسته است.
هوش مصنوعی: من خیلی غم و اندوه خوردم و از دردهایی که از تو دارم شکایت میکنم، اما چه کنم که به دوری تو دچارم.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان وضعیتی میپردازد که در آن، شخص دچار درد و رنج است و در عین حال، درد و محنت او قابل توجه است. او مانند شخصی است که در جستجوی عظمت و شکوه است، اما درونش پر از غم و غصههاست. به نوعی، این تضاد بین حشمت و غم، نشاندهنده حالتی پیچیده و دشوار در زندگی فرد است.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این نکته اشاره میکند که هیچکدام از جزئیات وجودی انسان، یعنی جان، دل و تن، هیچ لذتی از زندگی نمیبرند. روزی که انسان به خاک سپرده شود، هیچیک از این عناصر وجودی نمیتوانند از زندگی لذت ببرند. به نوعی، بیانگر بیاثری و فانی بودن لذتها در برابر مرگ است.
هوش مصنوعی: دوست دور از دسترس من، با خوش شانسی به سراغم آمده است. پیام خوشی از جهان غیب برایم آورده است. من مانند شبلی و منصور هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بشکسته سر خلقی سر بسته که رنجورم
برده ز فلک خرقه آورده که من عورم
وای از دل سنگینش وز عشوه رنگینش
او نیست منم سنگین کاین فتنه همیشورم
من در تک خونستم وز خوردن خون مستم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.