گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعیدا

مردی که در این ره، دل آگاه ندارد

در منزل صاحبنظران راه ندارد

چون لاله به داغ تو کسی را که جگر سوخت

دیگر سر و برگ نفس و آه ندارد

آیین گدا را به توانگر چه مناسب

کیفیت بی قیدی ما شاه ندارد

سهل است گذشتن ز دو عالم که بگویند

این مفلس ما جز دل آگاه ندارد

بس سعی که دل کرد به سوی تو شتابد

لیکن چه کند همره و همراه ندارد

سر خم نکنم پیش کریمی که سعیدا

گه داشته باشد کرم و گاه ندارد