آن که خوانی نام او نفس بهیم
در حقیقت اوست شیطان رجیم
نیست در عالم عجایب تر ز نفس
نیست یک ساعت به حال مستقیم
در دمی مردی خدادان می شود
در دمی بدتر ز شیطان رجیم
چون ببیند مرده ای را می برند
می گدازد همچو مویی او ز بیم
می شود تن خسته و دل مضطرب
لرزه در اعضاش افتد چون نسیم
با کسان گوید که در راه خدا
با فقیران نان برآرید و حلیم
روی سوی حضرت حق می کند
کای خدا دستم بگیر و ای کریم
ناله و زاری و افغان می کند
توبه از کردار و افعال قدیم
یک به یک مشهود می گردد ورا
از عذاب قبر و از نار جحیم
باز چون آن قصه اش از یاد رفت
گشت تن فربه ز خون و لحم و ریم
می شود فرعون وقت خویشتن
جنگ می آرد به موسای کلیم
هر زمان آیینه ای گیرد به کف
تا نماید روی چون پای سقیم
خوش کند دل را و خندد بر بروت
ریش را شانه کند سازد دو نیم
قشر می بیند وقوف از مغز نی
بی خبر تا چیست در زیر ادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این چه خلق و چه جهان است، ای کریم؟
کز تو کس ر امی نبینم شرم و بیم
راست کردند این خران سوگند تو
پرکنی زینها کنون بیشک جحیم
وان بهشتی با فراخیی آسمان
[...]
سر برآور از گلیمت ای کریم
پس فرو کن پای بر قدر گلیم
وعدهها و لطفهای آن حکیم
کرد آن رنجور را آمن ز بیم
گرچه سیم و زر ز سنگ آید همی
در همه سنگی نباشد زر و سیم
بر همه عالم همیتابد سهیل
جایی انبان میکند جایی ادیم
عالمی در معرض امید و بیم
مانده در گرداب دریایی عظیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.