گنجور

 
صائب تبریزی

حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم

مرغی نیم که بیضه درین آشیان نهم

چون صبح بس که پرده دری دیده ام ز خلق

ترسم که راز با دل شب در میان نهم

خاکم که سینه ام هدف تیر عالم است

گردون نیم که با همه کس در کمان نهم