گنجور

 
صائب تبریزی

اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام

اگر گشاده جبینم گل بهار توام

اگر چه چون ورق لاله نامه ام سیه است

به این خوشم که جگرگوشه بهار توام

چرا عزیز نباشم، نه خار این چمنم؟

سرم به عرش نساید چرا، غبار توام

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

بیار باده که دیر است در خمار توام

اگرچه دلق کشانم نه یار غار توام

بیار رطل و سبو کارم از قدح بگذشت

غلام همت و داد بزرگوار توام

در این زمان که خمارم مطیع من می باش

[...]

ناصر بخارایی

خراب کردهٔ چشمان پرخمار توام

به هم آمده زلف تابدار توام

مرا مران تو به خواری که زار می‌مانم

اگر چه خوارم و زارم، نه خوار و زار توام؟

به دوستی که مکن دشمنی تو با دل من

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه