گنجور

 
 
 
حکیم نزاری

مقری صبوح کرده بر مناره شد

آوازه منادیِ او بر ستاره شد

در داد الصلات که هان ای صبوحیان

خیزید هین که دور حریفان سه باره شد

از بس که می کشند ز پس قاضی و خطیب

[...]

ناصر بخارایی

از رشکِ خندهٔ تو دل غنچه پاره شد

این رازِ سرنهفتهٔ او آشکاره شد

در باغ دید شکل خرامیدن تو کبک

یک نک زد از کنار چمن کناره شد

از قطرهٔ عرق، خطِ سبز تو آب یافت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه