گنجور

 
 
 
نسیمی

سر چه باشد که نثار قدم یار کنند

یا دل و دین به چه ارزد که در این کار کنند

قبله جان نبود جز رخ جانان زان رو

عاشقان قبله خود ابروی دلدار کنند

کی تواند شدن از سر انا الحق واقف

[...]

رضاقلی خان هدایت

کی تواند شدن از سرّ اناالحق واقف

هرکه او را غم آنست که بردار کنند

دردمندان ز تو هر لحظه دلی می‌طلبند

تا به درد و غم عشق تو گرفتار کنند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه