(جنون از نشئه هشیاری من ننگ میگیرد
ز نور توبهام آیینه دل زنگ میگیرد)
(هلال عید در قلب شفق دانی چه را ماند؟
چو شمشیری که از خون شهیدان رنگ میگیرد)
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
(جنون از نشئه هشیاری من ننگ میگیرد
ز نور توبهام آیینه دل زنگ میگیرد)
(هلال عید در قلب شفق دانی چه را ماند؟
چو شمشیری که از خون شهیدان رنگ میگیرد)
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز خون خویش تیغ دشمن من رنگ میگیرد
دلیر آن است کز دشمن سلاح جنگ میگیرد
نبندد صورت از یکرنگ دشمن، دوستی هرگز
ز عکس طوطیان آیینه من زنگ میگیرد
گرانی میکند بر دل مرا حرف سبکمغزان
[...]
ز اشکم غنچه در هرجا گلاب رنگ میگیرد
به خود کار شکفتن تا قیامت تنگ میگیرد
کسی فیض شهادت پیشتر از من نخواهد یافت
اگر قاتل به جرم عذرخواهی لنگ میگیرد
نوای خارج ساز جرس آهنگ میگیرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.