به نگاهی دل خون گشته ما را دریاب
به چراغی سر خاک شهدا را دریاب
می رسد زود به سر عمر نفس سوختگان
لاله دامن صحرای وفا را دریاب
از هوادار، شرر شعله سرکش گردد
به نسیمی دل دیوانه ما را دریاب
نوبت خوشدلی از برق سبکسیرترست
تا گل صبح شکفته است، هوا را دریاب
گر طواف حرم کعبه میسر نشود
سعی کن سعی، دل اهل صفا را دریاب
چشم ظاهر چه قدر جای تواند دریافت؟
از جهان چشم بپوشان همه جا را دریاب
حاسدان وطن از چاه تهی چشم ترند
تا به کنعان نرسیده است صبا را دریاب
نیست یک چشم زدن آن خم ابرو بیکار
قبله شوخ تر از قبله نما را دریاب
صدق آیینه رخسار صفاکیشان است
نفسی راست کن آن صبح لقا را دریاب
غافل از اختر شوخ عرق شرم مشو
این جگر گوشه گلزار حیا را دریاب
این رگ ابر به یک چشم زدن می گذرد
قدراندازی مژگان رسا را دریاب
دیدن آینه سد ره اسکندر شد
سنگ بر آیینه زن، آب بقا را دریاب
تا غبار خط شبرنگ نگشته است بلند
صائب آن چهره اندیشه نما را دریاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رفتم از دست من بی سر و پا را دریاب
پادشاهی ز سر لطف گدا را دریاب
بی گل وصل دل آزرده شد از خار فراق
بلیل خسته بی برگ و نوا را دریاب
بر درت دیر به دیری که روم گر به رقیب
[...]
مست نازی نتوان گفت که ما را دریاب
سوی خود بین و دل اهل وفا را دریاب
هر نسیمی که وزد نامه فارغبالی است
خار صحرای جنون باش و هوا را دریاب
این خزانی است که از رشحه گل بسیار است؟
[...]
دیده ها واله نظارهٔ مژگان خوشی ست
آن سنان مژهٔ حلقه ربا را دریاب
چین پیشانی آن زهره جبین را بنگر
موج رحمت دریای بقا را دریاب
می شنیدم که سر بی سر و پایان داری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.