باده روشن کز او شد دیده ساغر پر آب
می شود نور علی نور از فروغ ماهتاب
می برد در شستشوی دل ید بیضا به کار
جمع گردد چون فروغ ماه با نور شراب
گرچه میگویند باران نیست در ابر سفید
از طراوت می چکد از پرتو مهتاب، آب
کاروان بیخودی را نعل در آتش نهد
جلوه جام هلالی در فروغ ماهتاب
در شب مهتاب خوش باشد سفر کردن ز خویش
تن مده چون نقش دیبا در چنین وقتی به خواب
شهپر پرواز هم باشند روشن گوهران
بادبان کشتی می شد فروغ ماهتاب
از صدای آب سنگین تر شود خواب و مرا
قلقل مینای می، ریزد نمک در چشم خواب
گردن مینا رگ ابری است کز دریای فیض
می ستاند آب و می ریزد به دلهای کباب
می دهد هر موج یاد از عمر جاویدان خضر
در گره دارد دم جان بخش عیسی هر حباب
از طباشیر فروغ خویش سازد معتدل
باده ریحانی پر زور شب را ماهتاب
گرچه چشم پیر کنعانی است شب از نور ماه
صد هزاران یوسف خوش جلوه دارد در نقاب
از شب ماه انتخاب روز روشن می کنم
از بیاض ساده نتوان کرد هر چند انتخاب
چون پر پروانه سوزد پرده های خواب را
با شراب آتشین چون جمع گردد ماهتاب
گرچه چشم شور بر هم میزند هنگامه را
پرتو مهتاب شد شیرازه بزم شراب
جلوه مهتاب در بزم بهشت آیین شاه
داغ دارد جوی شیر خلد را از آب و تاب
در لباس دیده یعقوب، حسن یوسفی است
در بلورین جام صائب باده چون آفتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تصویرسازی زیبایی از شبهای پرنور ماهتاب و تاثیر آن بر روح و دل انسانها میپردازد. بادهای که از نور ماهتاب روشنتر به نظر میرسد، نمادی از شادابی و زندگی است. شاعر میگوید که در این شبها، سفر کردن و لذت بردن از زیباییهای طبیعت بسیار خوشایند است و خواب، به دلیل صدای آب و نور ماه، سنگینتر میشود. او به ارتباط بین نور و شراب و همچنین نقش آنها در شستشوی دلها و یادآوری عمر جاودان خضر اشاره میکند. در نهایت، تصور یوسفها و زیباییهای نهفته در شب که میتواند انتخاب روز روشن باشد، نقش مهمی در این تصویرسازی زیبا دارد. ماه و زیباییهایش در این بزم بهشتی نماد زندگی و عشقاند.
هوش مصنوعی: مستی که از نوشیدن باده حاصل میشود، چشمان انسان را پر از زیبایی و جذابیت میکند. وجود این نورانیبودن، همانند نوری دیگر از درخشش ماه به چشم میآید.
هوش مصنوعی: دل را در شست و شو میبرد و با نیروی معجزهآسا به صورت جمع و یکپارچه در میآید، همانطور که نور ماه با نور شراب ترکیب میشود.
هوش مصنوعی: هرچند برخی میگویند در ابر سفید باران وجود ندارد، اما از لطافت آن، قطرات آب در نور ماه به زمین چکیده میشود.
هوش مصنوعی: کاروانی که به حال خود رها شده، نعل را در آتش میگذارد و جلوهای از جام هلالی در روشنایی ماه را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: در شبهای ماهتاب، بسیار لذتبخش است که سفر کنی و از خودت دور شوی. این شبها حال و هوای خاصی دارند و در چنین زمانی، خوابیدن نیز به زیبایی خواب نقشهای دیباست.
هوش مصنوعی: اگر پرندگان بال میزدند و در آسمان پرواز میکردند، نور خورشید به مانند ستارههای درخشان به پارچههای بادبان کشتی میتابید.
هوش مصنوعی: صدای آب باعث میشود که خوابم سنگینتر شود و صدای نازک و دلنشین می، مانند قلقلک، بر روح من تأثیر میگذارد و اشک شوق در چشمان خوابم میریزد.
هوش مصنوعی: آنچه در این بیت توصیف شده، این است که گردن مینا مانند رگی است که از دریای فیض آب میگیرد و آن را به دلهای پریشان میریزد، مانند آبی که باعث شعلهور شدن دلی آتشین میشود.
هوش مصنوعی: هر موج دریا یادآور عمر جاودان خضر است و هر حباب به نوعی، نفس مؤثر عیسی را در خود دارد.
هوش مصنوعی: ماه با نوری که از خودش ساطع میکند، شراب معطر و قوی شب را به شکل متعادلی درمیآورد.
هوش مصنوعی: با اینکه چشمهای زیبای پیرزن کنعانی در شب به مانند چشمی روشن است، اما نور ماه به قدری درخشان است که صدها یوسف زیبا را در نقاب خود منعکس میکند.
هوش مصنوعی: در تاریکی شب، من روز روشن را بر میگزینم؛ هرچند که نمیتوان از سادگی و روشنی خالی از انتخاب بود.
هوش مصنوعی: وقتی که دل پر برانگیخته و مشتاق باشد، پردههای خواب و رویا را به آتش میکشند و با نوشیدن شرابی داغ و سوزان، لحظهای که نور ماه جمع میشود و زیبا میتابد به یاد میآورند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه چشم بد ممکن است بر هم بیفتد، اما نور مهتاب باعث شده است که نظم و ترتیب جلسات نوشیدن شراب حفظ شود.
هوش مصنوعی: زیبایی ماه در مهمانی بهشت، مانند جشن و سرور است و اینجا، جوی شیر به طرز زیبا و پرانرژی با طراوت و زندگی جریان دارد.
هوش مصنوعی: حسن یوسف در لباس صورت یعقوب دیده میشود، و باده در جام بلورین صائب مانند آفتاب میدرخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شهریار دادگستر خسرو مالک رقاب
آنکه دریا هست پیش دست احسانش سراب
آسمان جود گشت و جود ماه آسمان
آفتاب ملک گشت و ملک چرخ آفتاب
بنگر اکنون با خداوند جهان شاه زمین
[...]
تا ببردی از دل و از چشم من آرام و خواب
گه ز دل در آتش تیزم گه از چشم اندر آب
عشق تو باچار چیزم یار دارد هشت چیز
مرمرا هر ساعتی زین غم جگر گردد کباب
با رخم زر و زریر و با دلم گرم و زحیر
[...]
مهترا ، هر چند شعرم زان هر شاعر بهست
تا توانستم نکردم من ز شعری اکتساب
قصد آن دارم که دامن در چنم زین روز بد
روز خوب خویش جویم بر ستوری چون عقاب
تا همی خوانم کتاب و تا همی جویم شراب
[...]
سر و بالایی که دارد بر سر گل مشک ناب
آفت دلهاست و اندر دیدهام چون آفتاب
روی رنگینش چو ماه تافته بالای سرو
زلف مشکینش چو مشک تافته بر ماهتاب
صبر از آن خواهم همی تا عشق او پوشم به صبر
[...]
ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید
نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب
هر کجا کلک تو شد بر صفحه کاغذ روان
تیغ هندی را نماند با نفاذش هیچ تاب
در هوایت هر که چون کاغذ دوروئی پیشه کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.