گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

ای حسن تو برق خانمان‌ها

عشق تو دلیل آسمان‌ها

عشق تو نگارخانه دل

سودای تو سرنوشت جان‌ها

در وصف رخ تو بلبلان را

خون می‌چکد از سر زبان‌ها

شد دسته گل ز تازه‌رویی

بر سرو بلندت آشیان‌ها

از خجلت روی لاله‌رنگت

شبنم زده گشت بوستان‌ها

پیچد چو زبان غنچه بر هم

پیش تو زبان خوش‌بیان‌ها

ده در عوض دری گشایند

دست است زبان بی‌زبان‌ها

زان قامت چون خدنگ پیچید

چون مار به خویشتن سنان‌ها

بر شیر شده است چون قفس تنگ

زان خوی پلنگ، نیستان‌ها

چون رشته سبحه پرگره شد

زنار ز شرم این میان‌ها

از سر نرود به مرگ سودا

از دور نیفتد آسمان‌ها

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۶۳ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
انوری

ای غارت عشق تو جهان‌ها

بر باد غم تو خان و مان‌ها

شد بر سر کوی لاف عشقت

سرها همه در سر زبان‌ها

در پیش جنیبت جمالت

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

ای مهر تو در میان جان‌ها

وای مهر تو بر سر زبان‌ها

قدر تو گذشته از فلک‌ها

صیت تو فتاده در جهان‌ها

قاصر ز ثنای تو زبان‌ها

[...]

خاقانی

نظاره کنان به روی خوبت

چون درنگرند از کران‌ها

در روی تو روی خویش بینند

این است تفاوت نشان‌ها

نجم‌الدین رازی

نظار گیان روی خوبت

چون در نگرند از کرانها

در آینه نقش خویش بینند

زین است تفاوت نشانها

عراقی

نظارگیان روی خوبت

چو در نگرند از کرانها

در روی تو روی خویش بینند

زینجاست تفاوت نشانها

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه