تیغ زبان لاف نباشد کمال را
ماه تمام زشت نماید هلال را
دود از نهاد آتش دوزخ برآورد
بیرون اگر دهم عرق انفعال را
گل دیده ور ز شبنم روشن گهر شود
ز اهل نظر مساز نهان آن جمال را
دم را شمرده خرج در آیینه خانه کن
از قیل و قال تیره مکن اهل حال را
طفلی که در جبلت او هست زیرکی
از گوشوار به شمرد گوشمال را
هر گاه سایه تو نهد رو به کوتهی
چون آفتاب باش مهیا زوال را
مشرب نچیده است تعین به خویشتن
باشد به رنگ ظرف، نمایش زلال را
تا زلف مشکبار تو آمد به روی کار
در ناف، مشک خون جگر شد غزال را
رحم است بر کسی که ز کوتاه دیدگی
جوید در آب و آینه آن بی مثال را
روشن گهر ز مرگ نترسد که آفتاب
بسیار دیده است پس سر زوال را
در خامشی گریز که اهل کمال کرد
این شیوه ستوده بسی بی کمال را
بی پرده شد چو گنج به تاراج می رود
شهرت بلاست مردم پوشیده حال را
امید التیام، لب سایلان نداشت
جود تو مهر کرد دهان سؤال را
بند از زبان بسته به همدست واشود
شد دست بسته سرمه گفتار لال را
ز آهستگی بلند شود پایه سخن
صائب کشیده دار عنان خیال را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مسائلی چون زیبایی، کمال، و کیفیت سخن میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری مانند "تیغ زبان"، "ماه تمام"، و "دود از نهاد آتش دوزخ" به این نکته اشاره میکند که کلمات اگرچه میتوانند زیبا باشند، اما در نهایت نمیتوانند کمال را به تصویر بکشند. او همچنین به زیباییهای پنهان و قدرت مشاهده اهل کمال اشاره میکند و میگوید که باید از قیل و قالهای بیمورد دوری کرد.
شاعر در ادامه به زیرکی ذاتی انسانها اشاره میکند و دقت نظر در دیدن زیباییها را توصیه میکند. او به سایه و زوال نیز اشاره کرده و میگوید که باید مانند آفتاب همیشه آماده باشیم. همچنین، او به این نکته میپردازد که افراد با دیدگاه کوتاه نمیتوانند زیبایی و کمال را درک کنند.
شعر در نهایت به غنای کلام و لزوم حفظ آن در خفا اشاره میکند و تأکید میکند که گاهی سکوت و خاموشی بهترین شیوه برای نشان دادن کمال است. او همچنین بر زبانی باز و گشوده تأکید دارد که میتواند به بیان اندیشهها و احساسات کمک کند.
هوش مصنوعی: زبان تند و ادعایی نمیتواند به کمال و زیبایی واقعی برسد، چرا که مانند ماه کامل، هلالی را زشت نشان میدهد.
هوش مصنوعی: دود ناشی از آتش جهنم به بیرون میآید، اگر من به اثری از خودم توجه کنم.
هوش مصنوعی: اگر گلی با شبنم سرشار شود، زیبایی او در نظر اهل نظر پنهان نخواهد ماند. پس به زیبایی آن جمال نزدیک نشوید و آن را در خفا نگه ندارید.
هوش مصنوعی: نفست را با دقت و مراقبت خرج کن و در زندگیات به زیبایی و آرامش توجه داشته باش. نگذار حواشی و سر و صداهای بیمورد، افرادی که در حال و مقام هستند را دچار تیرهروزی و پریشانی کنند.
هوش مصنوعی: کودکی که در ذاتش هوش و ذکاوت وجود دارد، میتواند از کوچکترین نشانهها و تجربیات درس بگیرد و رشد کند.
هوش مصنوعی: هر وقت که سایهات به سمت کوتاه شدن برود، مانند خورشید آمادهی زوال باش.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ویژگیها و ماهیت واقعی انسانها تحت تأثیر عواملی قرار میگیرد که به آنها اختصاص داده شده است. یعنی آنچه که ما از خود نشان میدهیم، گاه به مانند رنگ ظرفی است که در آن قرار داریم و به این صورت میتوانیم زیبایی و صفا را به نمایش بگذاریم. در حقیقت، نشان دادن زلالی و وضوح، به شرایط و محیطی که در آن هستیم وابسته است.
هوش مصنوعی: زمانی که زلفهای خوشبو و مشکی تو بر روی زمین افتاد، مشک خون دل غزال را فدا کرد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر کمعمق نگریش به دنبال حقیقت و زیبایی در آب و آینه میگردد، سزاوار رحمت است.
هوش مصنوعی: کسی که درخشان و با ارزش است از مرگ نمیترسد، زیرا تجربههای زیادی را در زندگی گذرانده و با سختیها دست و پنجه نرم کرده است. او به خوبی میداند که پایانها در واقع آغازهای جدیدی هستند.
هوش مصنوعی: در سکوت دوری کن، زیرا کسانی که به کمال رسیدهاند، این روش را نیکو شمردهاند برای افرادی که هنوز به کمال نرسیدهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که رازها و حقایق آشکار میشود، مانند گنجی که به تاراج میرود، شهرت و اعتبار جایی برای پنهان کاری نمیگذارد و مردم به حال کسانی که از حقیقت خود محافظت میکنند، توجه نمیکنند.
هوش مصنوعی: امید به بهبودی، در دل سائلان نمیجست، اما مهربانی تو زبان سوال را گشود.
هوش مصنوعی: زبان بسته به کمک همدستی از بند رها شد و به بستن دست لال، سرمهٔ گفتار را بیان کرد.
هوش مصنوعی: با آرامی و احتیاط، سخن را شروع کن و خیال را در دست بگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای آفتاب ملک که تا دامن ابد
بر تو مباد دست ، کسوف و زوال را
فرزانه قطب دین که ببوسند خاک تو
خورشید و مه زیادتِ حسن و جمال را
ز انجا که جلوه گاه عروسان طبع تست
[...]
هست از زوال نعل در آتش کمال را
شد بوته گداز، تمامی هلال را
از چشم زخم، مهد امان است لاغری
داغ کلف به چهره نباشد هلال را
از عذر لب ببند که در شستن گناه
[...]
رنگین کنی زخون جگر گر خیال را
شاید که دلنشین شود اهل کمال را
در پیش قامت تو چو بید موله است
سر بر زمین ز بار خجالت نهال را
مایل به ابروی تو دم حیرتم که هست
[...]
بر طاق نه تبخیر جاه و جلال را
چینی سلامکرد به یک مو سفال را
عالم ز دستگاه بقا طعمهٔ فناست
چون شمع، ریشه میخورد اینجا نهال را
پرگشتن و تهیشدن از خوابش عالمیاست
[...]
گشته ست صفحه، دامن دشت ختن حزین
نازم خرام کبک همایون مثال را
در حکم ماست ملک سلیمانی سخن
گوییم شکر سلطنت بی زوال را
نیروی کلک ماست که بالیده از غرور
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.