ای صید پیشه ای که دل از ما گرفته ای
بر خویشتن ببال که عنقا گرفته ای
جز دود تلخ حاصل این مشت خار چیست؟
ای برق خوش عنان که پی ما گرفته ای
جای تو در بهشت برین است بی سخن
گر در ضمیر اهل دلی جا گرفته ای
گر هست وحشتی به دل از مردمان ترا
در کنج خانه دامن صحرا گرفته ای
آیات حق مشاهده از دل نکرده ای
مصحف به کف برای تماشا گرفته ای
داری گمان که عشق شکار تو گشته است
سیمرغ را به دام تمنا گرفته ای
در هر دراز کردن دستی ز روی صدق
پیمانه ای ز عالم بالا گرفته ای
بی انتظار یافته ای خانه در بهشت
اینجا اگر کناره ز دنیا گرفته ای
هرگز برون دویده ای از خویش بی خبر؟
دامان یوسفی چو زلیخا گرفته ای
صائب چنین که در پی رسم اوفتاده ای
فرداست رنگ مردم دنیا گرفته ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عشق و جدایی میپردازد. شاعر به معشوقی اشاره میکند که دل او را گرفته و از او دور شده است. در اینجا، شاعر از زیبایی و عظمت معشوق سخن میگوید و میگوید که معشوق اگرچه به ظاهری بهشتی دست یافته، اما در حقیقت در دنیای مادی و خیالات گرفتار است. شاعر به معشوق یادآوری میکند که عشق واقعی فراتر از تصورات و ظواهر است و نباید آن را به سادگی به دام انداخت. در نهایت، شاعر غمی عمیق از فراق و انتظار را احساس میکند و به سرنوشتی اشاره میکند که ممکن است در پی جستجوی عشق به آن دچار شود.
هوش مصنوعی: ای شکارچیای که دل ما را به دست گرفتهای، بر خود ببال و مغرور باش که پرندهٔ افسانهای را به دام انداختهای.
هوش مصنوعی: جز تلخی درد و رنجی که در این دنیا داریم، چه چیزی نصیب ما شده است؟ ای نور و روشنایی خوش که به دنبالم آمدهای.
هوش مصنوعی: جای تو در بهشت عالی است، اگر در دل اهل معرفت نشسته باشی، نیازی به گفتن نیست.
هوش مصنوعی: اگر از مردم وحشتی در دل داری، پس چرا در خانه نشستهای و دامن طبیعت را رها کردهای؟
هوش مصنوعی: تو قلبت را با مشاهده آیات حق روشن نکردهای، بلکه تنها یک کتاب را در دست گرفتهای و برای تماشا از آن استفاده میکنی.
هوش مصنوعی: تو فکر میکنی که عشق به دام تو افتاده و به راحتی میتوانی آن را به تسخیر درآوری، اما در واقع، سیمرغ را به دام آرزوهایت کشاندهای.
هوش مصنوعی: هر بار که با نیت نیک و صداقت دست به کاری میزنی، از عالم بالا و معنویتی خاص بهرهمند میشوی.
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا از چیزهای دنیوی کنارهگیری کردهای، بدون انتظار میتوانی سرزمین آرامش و خوشبختی را پیدا کنی.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال از خودت بیخبر و دور افتادهای؟ مانند زلیخا که دامان یوسف را گرفته بود، تو هم به چیزی چنگ زدهای که دیگر توجه به خودت نداری.
هوش مصنوعی: شاعر به کسی اشاره میکند که در تلاش برای جلب توجه و جذب دنیا و رنگ و رونق آن است، او از اصل خود فاصله گرفته و در پی تقلید از رفتارها و سلیقههای جامعه افتاده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تنها نه جا به خلوت دلها گرفتهای
ملک وجود را همه یک جا گرفتهای
تا شانه را به جعد معنبر کشیدهای
کاشانه را به عنبر سارا گرفتهای
یارب چه لعبتی تو که چندین هزار دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.