غم حساب ندارم ز میْپرستیها
که نیست قابل تعبیر، خواب مستیها
به قدر آنچه شوی پست، سربلند شوی
گرفتهایم عیار بلند و پستیها
نسیم جاذبهای پیش راه ما بفرست
که گشت سد ره ما غبار هستیها
که میکند سر زلف حواس ما را جمع؟
به غیر بیخودی عشق و خواب مستیها
بگیر سر خط عبرت ز قطع زلف ایاز
کشیده دار عنان درازدستیها
به وصل او نرسیدم ز مفلسی صائب
سیاه در دو جهان روی تنگدستیها!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.