هزار حیف که گل کرد بینوایی ما
به چشم آبله آمد برهنه پایی ما
ز چرب نرمی ما دشمنان دلیر شدند
خمیر مایه غم گشت مومیایی ما
چراغ دیده روزن ز خانه درگیرد
به آفتاب رسیده است روشنایی ما
ز دامن نظر اهل عشق پاکترست
زمین میکده از فیض پارسایی ما
به جامه گل رعنا به بوستان آید
گل عذار تو و چهره حنایی ما
نشسته است چنان نقش ما در آن درگاه
که آفتاب بود داغ جبهه سایی ما
تو پا به دامن منزل بکش، که تا دامن
هزار مرحله دارد شکسته پایی ما
ز هاله ماه شود در ته سپر پنهان
اگر بلند شود آه بینوایی ما
کجاست گوش سخن کش در انجمن صائب؟
که جوش کرد شراب سخنسرایی ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان رنج و حرمان شاعر از عشق و زندگی میپردازد. شاعر از وضعیت ناگوار خود سخن میگوید و غم و اندوهی که در وجودش است را مطرح میکند. او به زیبایی و لطافت عشق اشاره دارد و میگوید که عشق او از هر پاکی در دنیا بالاتر است. همچنین شاعر به جلوههای زیبایی معشوق خود اشاره میکند و او را مانند گلی ناز و تازه توصیف میکند. در نهایت، او به جستجوی درکی عمیقتر از سخن و هنر در محافل ادبی اشاره میکند و از شنیدن صدای خود در این فضای پرشور سخن میگوید. در کل، شعر به عواطف عاشقانه و درد ناشی از فراق میپردازد.
هوش مصنوعی: چه حسرتی که بیچارگی ما مانند گل در جلوهای زیبا نمایان شده است، در حالی که چشمان ما را زخم زده و برهنگی و بیپاییمان را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر نرمی و لطافت ما، دشمنان جسور و شجاع شدند و این لطافت به مایهای برای غم و اندوه ما تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: نور چشم ما از دریچه خانه به بیرون میتابد و این روشنایی نشان میدهد که به آفتاب رسیدهایم.
هوش مصنوعی: زمین میکده به خاطر نعمت پرهیزگاری ما، از دامن نگاه عاشقان، پاکتر است.
هوش مصنوعی: در باغ، گلهای زیبا و خوشبو به چشم میخورند و چهره دلربای تو مانند رنگ حنا، جلوهای خاص و دلنشین دارد.
هوش مصنوعی: در آن مکان، چنان تصویر ما جا گرفته است که مانند تابش آفتاب، سایهای بر سر ما افکنده و ما را تحت تأثیر خود قرار داده است.
هوش مصنوعی: تو به خانه ما بیا و قدم بگذار، زیرا دامن این خانه پر از مراحل و پیچیدگیهایی است که نشان از شکست و ناتوانی ما دارد.
هوش مصنوعی: اگر ماه در آسمان با نور خود در ته سپر پنهان شود، به هنگام بلند شدن، آه و نالهی ما همچنان شنیده میشود.
هوش مصنوعی: کجا کسی است که با دقت به سخنان ما گوش دهد در جمع ما؟ چون ما امروزه به شدت تحت تأثیر و سرمستی سخن گفتن هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نکرده قید غزالی گره گشایی ما
گره ز دل نگشاید غزلسرایی ما
فروغ بزم سخن زآتش دل است آری
ز آشنایی عشق است روشنایی ما
صدای صوت مغنی عجب بلند افتاد
[...]
رسید صبر به فریاد بینوایی ما
کلید روزی ما شد شکسته پایی ما
عجب که دیده ما سیر گردد از نعمت
که ساختند نگون، کاسه گدایی ما
سبک چو ابر بهاران ز لاله زار، گذشت
[...]
ظهور نعمت منعم بود گدایی ما
نوای عالم معنی است بینوایی ما
زمانه افسر شاهی به روی خاک انداخت
چو دید شوکت و شأن برهنه پایی ما
بیار باده و با ما مصاحبت انگیز
[...]
همین بود سبب دیر آشنایی ما
که زود گل نکند آتش جدایی ما
چه دیدهایم ندانم ز عشقبازی تو
چه جسته تو ندانم ز بیوفایی ما
به زیر خنجر آن شوخ عجز و لابه مکن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.