چه شبی بود که آن نرگس خواب آلوده
دست در گردنم انداخت شراب آلوده
نکند طالع نامرد اگر کوتاهی
می کشم پرده ازان روی حجاب آلوده
باش تا پیش لب آرند ترا دلسوزان
مکن آن دست نگارین به کباب آلوده
از شفق چرخ کهنسال به می می غلطد
من به می گر شدم ایام شباب آلوده
بوسه از تشنه لبی سینه گذارد بر خاک
تا شد از خط لب لعل تو تراب آلوده
زردرویی کشد از قلزم رحمت فردا
دامن هر که نگردد به شراب آلوده
مپسند ای فلک پیر که چون صبح، شود
از شفق موی سفیدم به شراب آلوده
هیزم خشک به آتش چه تواند کردن؟
هیچ زاهد نشود از می ناب آلوده
روز خود را نتوان کرد به نیرنگ سیاه
حیف باشد که شود موی خضاب آلوده
می بی آب بود آتش سوزان صائب
لطف خوب است که باشد به عتاب آلوده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و تاثیرات عشق و شراب اشاره میکند. او به شبهایی که در کنار معشوق خود سپری کرده و احساساتش را با شراب و عشق آمیخته، میپردازد. شاعر نگران عواقب این عشق و لزوم مراقبت از آن است و به ویژه به مضراتی که میتواند از ناپاکیها و فساد ناشی شود، اشاره دارد. او از پیری و فانی بودن زندگی میگوید، و به زیباییهای لحظهها و عشقها تاکید میکند. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که نباید زندگی را با نیرنگها و ظاهرسازیها هدر داد و عقل و عشق را باید در آغوش کشید، حتی اگر گناه و خطایی در میان باشد.
هوش مصنوعی: شب خاصی بود که آن معشوق خوابآلود، به آرامی دستش را دور گردنم انداخت و حالتی پر از مستی و سرخوشی را به وجود آورد.
هوش مصنوعی: نکند که بدشانسی و بخت بد باعث شود که من در رنج و درد به سر ببرم و پرده از آن چهرهی آلودگی بردارم.
هوش مصنوعی: صبر کن تا افرادی که دلسوز تو هستند به پیشت بیایند. دست زیبای خود را به چیزی که تو را آزار میدهد آلوده نکن.
هوش مصنوعی: از نور غروب آفتاب کهن، شراب میچکد. من هم اگر به دام شراب بیفتم، روزهای جوانیام را با آلودگی میگذرانم.
هوش مصنوعی: تشنهای که از محبت و عشق کسی لبانش را میبوسد، با این بوسه جانش را به خاک میسپارد، زیرا آن بوسه در دل او عشق و شوقی را به وجود میآورد که او را به زمین میکشاند و خاک آلودهای از عشق او به جا میگذارد.
هوش مصنوعی: زردرویی از دریای رحمت فردا، دامن هر کسی را میکشد که به شراب آلوده نشود.
هوش مصنوعی: ای آسمان قدیمی، نپسند که چون صبح که از سمت افق روشن میشود، موی سپید من به نوشیدنیهای رنگی آلوده شود.
هوش مصنوعی: هیزم خشک در آتش هیچ تأثیری ندارد و نمیتواند آن را روشن کند. همچنین، هیچ عابدی از نوشیدن شراب خالص آلوده نمیشود و نمیتواند خود را از آن دور نگه دارد.
هوش مصنوعی: اگر روز خود را با نیرنگ و فریب بگذرانیم، واقعاً نابود کردهایم و جای تأسف دارد که موهای ما به رنگی ناپسند و آلوده درآید.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تصویری از می و آتش اشاره میکند و میگوید که شراب (می) بدون آب، آتش سوزانی است. او به لطافت و زیبایی عشق یا محبت اشاره میکند که حتی اگر با عتاب و خشم همراه باشد، همچنان خوب و دلپذیر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش رفتم به در میکده خوابآلوده
خرقه تردامن و سجاده شرابآلوده
آمد افسوسکنان مغبچه بادهفروش
گفت بیدار شو ای رهرو خوابآلوده
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام
[...]
سرگران گشتم ازان نرگس خوابآلوده
جگرم خون شد ازان لعل شرابآلوده
لبش آلوده به می گشت و حیاتم بخشید
جوهر جان که به یاقوت مذاب آلوده
گفتمش کوی تو آلود ز اشکم گفتا
[...]
آنکه از پرسش یار است حجابآلوده
گوید از قهر سخنهای عتابآلوده
میرود تند و خبر میدهد از وعده غیر
هر طرف دیدن و رفتار شتابآلوده
بهر خاطر خوشی دشمن و خرسندی من
[...]
سوی محراب شدم با می ناب آلوده
در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده
دل سیه مست و خراب از اثر بادهٔ دوش
بی صفا می شود آیینهٔ آب آلوده
مجلس موعظه ام گرم نگردیده رسید
[...]
دوش آمد ببرم می زده خواب آلوده
چهره افروخته، خوی کرده، عتاب آلوده
شیشه در دست و قدح بر کف و بگشوده نظر
لب شکر شکن آن لعل شراب آلوده
گفت ای خفته ی آشفته ز اندوه جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.