مگر در باغ راه جلوه جانانه افتاده؟
که از مستی ز دست شاخ گل پیمانه افتاده
ز آبادی نظر بر سنگ طفلان است مجنون را
وگرنه گنجها در گوشه ویرانه افتاده
در آن محفل که می سوزم چو شمع از داغ ناکامی
مکرر آتش از پروانه در پروانه افتاده
نمی گردد ز جولان سختی ره سیل را مانع
عبث سنگ ملامت در پی دیوانه افتاده
درین دریای گوهر آن حباب سست بنیادم
که سیلابم به منزل از هوای خانه افتاده
ز فیض خاکساری رزق من بی خواست می آید
که سیراب است هر خشتی که در میخانه افتاده
زنم بر قلب لشکر چون علم خود را به تنهایی
به این بی دست و پایی همتم مردانه افتاده
به چشمم آب می گردد چو خورشید از قدح امشب
ز رخسار که یارب عکس در پیمانه افتاده؟
ندارم یک نفس آرام در یک جا ز شوق او
سپند بی قرار من در آتشخانه افتاده
به قدر آنچه آن حسن غریب است آشنا با دل
نگاه آشنا در چشم او بیگانه افتاده
نبندد بر زمین چون نقش صائب ناله زارم؟
که ناقوس من از طاق دل بتخانه افتاده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی مدح و توصیف احساسات عمیق و متناقض انسانی است. شاعر از زیبایی باغ و شگفتیهای آن صحبت میکند که ظاهراً تحت تأثیر زیباییها و عشق قرار گرفته است. او به ناکامیها و سختیهای زندگی اش اشاره میکند و از میسوزد چنانکه پروانه در آتش میسوزد. در واقع، شاعر به تضاد میان زیبایی و درد، خوشی و ناکامی، و امید و ناامیدی میپردازد. او همچنین به احساس تنهایی و بیقراری ناشی از عشق اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند فرد را در آتش شوق بسوزاند. در نهایت، شاعر از تلاش برای ایستادگی در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی سخن میگوید و به نوعی نشاندهنده قدرت روحی خود در مواجهه با چالشهاست.
هوش مصنوعی: آیا در باغ، زیبایی و جلوه خاصی مشهود است که باعث شده است از سر نشئگی، چنگ بر شاخ گل ترک خورده باشد؟
هوش مصنوعی: مجنون به چهره زیبا و حال و روز بچهها توجه دارد و اگر این توجه نبود، ثروتها در گوشههای ویران در انتظار یافتن هستند.
هوش مصنوعی: در آن جمعی که من به خاطر نامرادیهایم به شدت رنج میبرم و مانند شمع در حال سوختن هستم، آتش و شعلهای که از پروانه به پروانه منتقل میشود، نشاندهندهٔ تأثیر عمیق این دردها بر من است.
هوش مصنوعی: مشکلات و چالشها باعث نمیشوند که سیل مسیرش را تغییر دهد، و سنگهای ملامت نمیتوانند مانع دیوانگی کسی شوند که به دنبال آرزوهایش است.
هوش مصنوعی: در این دریای پر از جواهر، من مانند حبابی ناپایدار هستم که به خاطر طوفانی به سرزمین آرامش نیامدهام.
هوش مصنوعی: از برکات humble بودن، نعمت من بدون هیچ خواستهای در میآید، زیرا هر تیرگی که در میخانه قرار گرفته، سیراب و پر از زندگی است.
هوش مصنوعی: زنی که به تنهایی بر دل لشکر حاکم است، همچون پرچمی در میان نبرد، با ارادهای مردانه و بیهیچ کمکی به این وضعیت دشوار، ایستاده است.
هوش مصنوعی: چشمانم پر از اشک میشود وقتی که میبینم چطور نور خورشید از جام امشب، بر چهرهاش میتابد. ای کاش عکس آن زیبایی در این پیمانه ظاهر شده بود!
هوش مصنوعی: من هیچگاه در یک مکان آرامش ندارم، زیرا شوق محبوبم مرا به شدت بیقرار کرده و مانند آتش در وجودم شعلهور است.
هوش مصنوعی: به اندازهای که آن زیبایی ناشناخته است، دل من با او آشناست؛ اما نگاهی که در چشمان اوست، برای من غریبه به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: آیا نالههای غمانگیز من بر زمین نفس نمیکشد؟ زیرا صدای دلbroken من از کنگرههای دل معشوق دور افتاده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل از خود رفته شوری بر من دیوانه افتاده
به جستجوی این طفل آتشم در خانه افتاده
گذر آن ماهرو را بر من دیوانه افتاده
به پابوسی سرم بر آستان خانه افتاده
کجا آن شمع بی پروا نظر بر حالم اندازد
[...]
منم در عاشقی همطالع پروانه افتاده
ز رخسار تو صد جا آتشم در خانه افتاده
به هرجا میروم شوق غمت سنگ جفا بر کف
چو طفل شوخ دنبال من دیوانه افتاده
در این کنج جدایی هرگزم ناید کسی بر سر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.