عنان به طول امل داده ای دریغ از تو
به کوچه غلط افتاده ای دریغ از تو
دلی که هر دو جهان رونمای او نشود
به هیچ و پوچ ز کف داده ای دریغ از تو
چو سرو با همه باری که بسته ای بر دل
دلت خوش است که آزاده ای دریغ از تو
برای خرده سهلی که می رود بر باد
غمین چو غنچه نگشاده ای دریغ از تو
فتاده است مکرر ز چشم ما دنیا
ازین فتاده تو افتاده ای دریغ از تو
به محفلی که ادب پا به احتیاط نهد
عنان گسسته تر از باده ای دریغ از تو
درین چمن که گل از شوق آب می گردد
چو آب آینه استاده ای دریغ از تو
در امید که هرگز نبسته ای بر خلق
به روی صائب نگشاده ای دریغ از تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حسرت و افسوس از دست دادن فرصتها و زیباییها میپردازد. شاعر به فردی میگوید که با وجود پتانسیلهای زیاد، به دنبال چیزهای بیارزش رفته و از ارزشهای واقعی زندگی غافل شده است. او از سختیها و مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، ابراز ناامیدی میکند و به یادآوری زیباییهای دنیا و عشق میپردازد. در نهایت، شاعر به لزوم قدرشناسی از زندگی و روابط انسانی اشاره میکند و به فرد میگوید که باید به خود آمده و به جایگاه حقیقی خود توجه کند.
هوش مصنوعی: تو به طمع آرزوهای بلند و بیپایهات، کنترل خود را از دست دادهای و افسوس که در این راه، به بیراهه رفتهای. افسوس بر تو!
هوش مصنوعی: دل اگر نتواند زیباییهای دو جهان را ببیند و درک کند، پس از دست دادن آن هیچ ارزشی ندارد و باید بر تو افسوس خورد.
هوش مصنوعی: تو مانند سروی هستی که با وجود تمام سنگینیها و دشواریهایی که بر دوش داری، دلت شاد است که آزاد و رها زندگی میکنی. ای کاش از این آزادی بیشتر قدردانی کنی.
هوش مصنوعی: تو همچنان در غم و اندوهی، مانند غنچهای که هنوز باز نشده است. ای کاش به زیباییها و خوشیهای زندگی توجه کنی و از آنها بهرهمند شوی، چرا که زندگی ممکن است ناگهان به باد برود.
هوش مصنوعی: دنیا بارها از نظر ما افتاده است، اما افسوس که تو نیز به همین شکل افتادهای.
هوش مصنوعی: در محفلهایی که آداب و نزاکت رعایت میشود، حتی در آنجا نیز زودتر از آنچه انتظار میرود، ممکن است رفتارهایی بیرون از ادب و نزاکت شاهد باشیم. این موضوع نشاندهندهی جایگاه و اهمیت ادب در تعاملات انسانی است و بیانگر نارضایتی از بیتوجهی به این نکته است.
هوش مصنوعی: در این باغ که گل به خاطر شادی و زندگی مدام در حال رشد و شکوفایی است، تو همچون آب زلالی ایستادهای و افسوس که حضور تو را از دست دادهایم.
هوش مصنوعی: به امید اینکه هرگز بر روی مردم در را نبستهای، صائب، دریغ از تو!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دست طبع عنان داده ای دریغ از تو
به چنگ صد هوس افتاده ای دریغ از تو
حریف نغمه مستان و صحن بستانی
نه مرد سبحه و سجاده ای دریغ از تو
ز عیش های صبوحی به دامن عصمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.